سگولا ( تعویذ ) یکی از ارکان اصلی دین در یهودیت ، انجام آئین های عبادی بویژه تفیلا (نماز) خواندن می باشد . بعبارتی تفیلا انگیزه ای است برای ادامه حیات و بقاء انسان ها و نیز طریقی است که انسان با خداوند به گفتگو می ایستد ، تا در باره مصائب و سختی ها ، درسخترین لحظات یاس و نا امیدی از او تقاضای مدد و یاری کند، نیز با بهر بردن از الطاف و برکات الهی و از سرور و خوشی های که به او ارزانی شده تشکر کند .
از این رو یهودیت همواره بدون در نظر گرفتن مسائل فلسفی و متافیزیکی از ابتدای شناخت خود در هر موردی که احساس خطر می کرد به ویژه « چشم بد » همواره دست نیاز به سوی پروردگار برافراشته و اصیل ترین الهامات روحانی را با پاکی و خلوص نیت به درگاه قادر مطلق بازگو کرده است . بااین وجود از دیر باز بسیاری از باور های خرافی بموازات باورهای مذهبی از دغدغه های اصلی عامه مردم بحساب می آمده و فقط معدودی از انسانهای اندیشمند و آگاه ، شخصیت های روحانی و عرفانی که به علم عرفان (کبالا) آشنا بودند ، همواره با پیروی از دستورات توراه ، کوشیده اند این دو باور را از هم تمیز دهند و خود را از مسائل ناشناخته دور نگاه دارند و نقش عقاید واهی را در زندگی خود کاهش دهند .
بویژه پس از به گالوت رفتن قوم بنه ایسرائل و ارتباط پیدا نمودن با دیگر اقوام، علمای یهود برای اجتناب از تداخل با فرهنگ های خرافی آنان ، تدابیری دیگر اندیشیدن . آنها حتی در ارتباط با دیگر انسان ها رفتاری معقول تر و محتاط تر همراه با ملاطفت در پیش گرفتند و سعی نمودن از برانگیختن کینه و حسادت و یا بروز اختلافات جلوگیری کنند و با غربیه ها کمتر در گیر شوند. لذا سعی ایشان همواره بر آن بود بیشر با آدم های هم مسلک و هم طراز خود در ارتباط باشند .
از این رو، اکثرا برای تعالی بخشیدن خود از یک سو و از سوئی دیگر جهت حفاظت از جان و مال خود از شر بلایات ، « چشم زخم » ، نفرین و دشنام ، حسد ورزی ها و حتی جهت شفا یافتن از بیماریها، سعی بر ایجاد یک فضای روحانی در محیط خود شدند و با اجراء فرایض مذهبی (با نصب «مزوزا» بر سر در خانه های خود، بستن «تفیلین» و بجای آوردن مراسم «تفیلا» دعا و نگاهداشتن شبات) ، نیز انجام کارهای خیر ، اهدای هدایا به فقرا و کپروت (قربانی نمودن مرغ) ، نیز دادن صداقا (صدقه)، تعنیت گرفتن و توبه نمودن ، عملاً اقدام به یک حرکت روحانی باز دارند در مقابل هرگونه از این حوادث ، نیز باورهای دینی و خرافی نمودند .
در این راستای ، برای آسودگی خاطر، حخامیم آیه های از «کتاب مقدس» را در بخش های از کتب مذهبی چون تهیلیم و صیدور گنجانیدند تا هنگام انجام فرایض مذهبی و نیز قرائت تفیلاهای (نماز) روزانه مردم خواست هایشان را به درگاه قادر مطلق ابراز نمایند. آنها ضمن سپاس از نعمات الهی خواستار بخشایش و رحمت های الهی ، نیز خواهان حفظ سلامتی ، نیز در امان بودن در برابر انرژی ها منفی و مخرب ، همچنین خواستار رزق و روزی، شفا یافتن از بیماری ها، مصون بودن از حوادث شوم و نیز به دور ماندن پلیدی ها ، بدی ها به ویژه « چشم زخم » بودند.
بدین منظور ابتدا اقدام به انجام مراسم اهدای قربانی های سوختنی و تقدیم کتورت (بخور) نمودند. (هنگام آبادی بیت همیقداش)، نیز بعد ها با حضور در آئین های مذهبی و شرکت در اجرای تفیلا های جماعتی ، سپس بهره گرفتن از تعویذها و یا به عبارتی نمادهای مذهبی با مفهوم خاص روحانی چون «سگولا» ، «کامیا» ، «خمسه» و ….. که بطور مختصر توضیحاتی راجع به آنها بیان شده است

قربانی های سوختنی و تقدیم کتورت

یکی از مهمترین آئین های مذهبی یهودیان هنگام آبادی بیت همیقداش (بیش از 2800 سال قبل) انجام مراسم قربانی های سوختنی و تقدیم کتورت (بخور) بوده . بدین منظور یهودیان هر سال حداقل سه مرتبه بویژه در اعیاد سه گانه (پسح، شاووعوت و سوکوت) از اطراف و اکناف برای زیارت خانه خدا به «اورشلیم» می آمدند تا شاهد انجام مراسم قربانی های سوختنی در صحن بیت همیقداش و سوزاندن کتورت (شامل 11 گیاه معطر) در قدس الاقداس (مقدس ترین بخش معبد بزرگ سلیمان) باشند . در این ایام رسم بود زائرین با تقدیم قربانی های سوختنی (گاو ، گوسفند ،بز و یا پرنده ای) طی مراسمی خاص کفاره گناهان خود را از این طریق ادای نمایند . سپس توسطه کوهن گادول (کاهن اعظم) برای سلامتی و سعادت عامه مردم نیز همچنین بدور نگاهداشتن، فرشته مرگ، بلا های آسمانی و چشم زخم مراسم تقدیم کتورت (بخور) همراه با دعا، با شکوهی خاص انجام می گرفت

بیرکت کهنیم

بدون تردید «بیرکت کهنیم» در شمار اولین آئین های مذهبی در یهودیت بوده . با استناد به کتاب مقدس (سفر بمیدبار فصل ششم) پس از خروج قوم بنی ایسرائل از مصر و ساختن «میشکان» (خیمه ای سیار یا جایگاه مقدس، جهت نزول اجلال ذات الهی)، نخستین بار انجام وظایف کهانت، قربانت و فرایض «میشکان» رسما آغاز گردید .
در آن روز در برابر قوم بنه ایسرائل “اهرون”از جانب خود و سایر قوم به طور جداگانه قربانی های خطا،سوختنی، ارادتی، و آردی تقدیم نمود ، سپس دستانش را به سوی جماعت بلند نموده آنان را را با «برکیت کهنیم» (براخای کهنیم) این چنین برکت نمود .
خدا ترا را برکت دهد و نگهدارت باشد . خدا به تو روی خوش نشان داده مورد مرحمتت قرار دهد . خدا خواسته های (مشروع) ترا اجابت کند و برایت آرامش (امنیت) برقرار نماید . نام مرا بر فرزندان ایسرائل بگذارند و من آنها را برکت خواهم نمود
יְבָרֶכְךָ ה” וְיִשְׁמְרֶךָ.
יָאֵר ה” פָּנָיו אֵלֶיךָ וִיחֻנֶּךָּ.
יִשָּׂא ה” פָּנָיו אֵלֶיךָ וְיָשֵׂם לְךָ שָׁלוֹם.
וְשָׂמוּ אֶת שְׁמִי עַל בְּנֵי יִשְׂרָאֵל, וַאֲנִי אֲבָרֲכֵם.
پس از شکل گیری معبد سلیمان (بیت همیقداش) در اورشلیم ، این مراسم قرن ها با شکوهی خاص انجام می گرفت . بعد از خرابی بیت همیقداش و به اسارت رفتن قوم بنه ایسرائل ، این آئین مذهبی دیگر اجرا نگردید . در عوض بعضی از یهودیان بویژه در گالوت ، کفاره گناهان خودشان را از طریق تعنیت گرفتن و یا کپروت انجام می دهند. نیز مراسم بیرکت کهنیم با حضور یهودیان (سفارادی) در کنیساها، هنگام اجرای تفیلای جماعتی اجرا می شود. و کهنیم همان دعائی که توسطه “اهرون هکوهن” قرائت می شد ، در دوخان قرائت می کنند .

سگولا

واژه «سگولا» در فرهنگ یهود دارای معنای متفاوت می باشد . مهم ترین آن معنای برگزیدن، منتخب، قدوشا و براخا نیز چاره، وسیله و خاصیت می باشد . اگر چه «سگولا» خود به تنهایی نمی تواند مفهوم اصلی و کامل کلمه را برساند . ولی بطور کلی مفهوم «سگولا» زمانی مشخص می شود که انجام کاری در جهت حصول یک مقصود مفید و مثبت باشد . به عبارتی «سگولا» نمادیست طلسم گونه، نشات گرفته از قدرت ماورالطعبیه که عملا انجام خواهد شد و طبق اعتقادات عامه یهودیان ،این طریق (متوسل شدن به سگولا) می تواند بیماری ها را شفا بخشد، موجب سلامتی و سعادت شود، نیز چشم شیطان، اجنه و ارواح را دور نگاهدارد .
رسم بود هنگامیکه شخصی به مشکلی بر می خورد، جهت راه حل آن نزد یک حاخام مراجعه می نمود و آنرا با وی مطرح می نمود .شخص حاخام با در نظر گرفتن مشکل آن شخص بر روی کاغذ برای رفع بلا و یا دفع «چشم زخم» دعائی می نوشت ، بعبارتی «سگولائی» را برای او تنظیم می کرد. اگر چه گاهی هم در مورد نحوه استفاده صحیح آن، برای حصول نتیجه بهتر، توصیه های هم داده میشد، زیرا بعضی از سگولا ها بایستی در زمان معین و با نیت نمودن و نام بردن یکی از چهل و دو مکان های اسکان نمودن قوم بنه ایسرائل در بیابان (پس از خروج از مصر) انجام شود . همچنین تاکید می شد که چند بار از روی آن متن خوانده شود (معمولا سه مرتبه) تا از این طریق « چشم بد » را باطل و یا رفع آفت و بلا شود .

کامیا

بعد ها کبالیست ها از طرح ها متفاوتی بنام « کامیا » متشکل از نوشتارهای رمزگونه با خطی زیبا و گاهی با خط آرامیت مزین به تصاویر وسایل بیت همیقداش (ستاره ماغن داوید ، منورا،روغندان،پلکان،گلابدان و وسایل بخور یا کتورت ) نیز با طرح جداولی خاص و کاربرد از ترکیبات حروف ابجد و اعداد جهت بهره بردن از انرژی های مثبت نهفته در آن استفاده نمودند . البته «کامیا» برای همه قابل فهم نبود ولی بسیاری بر این باورند، اگر درست نوشته شود بطور یقین نتایج مثبتی بدست خواهد داد . معمولا اشخاصی که اقدام به تهیه و یا تنظیم “کامیا” برای کسی می کردند ، مسلما می بایستی از روحانیون عرفانی ، واجد شرایطی خاص و بسیار متبحر باشند .
همچنین سروده های مزامیر داود (تهیلیم) که هنگام آبادی بیت همیقداش توسط لوی ها برای جماعت حاضر جهت سعادت ونیک بختی ، سلامتی و بدورماندن فقر و بدبختی ، جنگ و قحطی ، حسادت و چشم بد خوانده می شد ، بخش های خاص از آن هم در “سگولا” و هم در “کامیا” به عنوان یک تعویذ که دارای قدرت شفابخش ، راه گشا و دفع احکام بد، بوده استفاده می شده است . در دوران گذشته با وجود مهم بودن تعویذها، ولی آنطور که باید و شاید برای تعویذها قدوسیتی قائل نبوده اند حتی اگر در تعویذی اسم اعظم (شم همفراش) نوشته شده بود . اگر لازم بود آنرا در داخل آتش قرار دهند تا سوخته شود، می گذاشتند تا کاملا بسوزد.
راشی مفسر کتاب مقدس و تلمود به دو آیه زیر که معمولا در تعویذها نوشته می شد اشاره نموده. من ترا به هیچ یک از بیماری ها که مصریان را دچار آن کرده ام مبتلا نخواهم کرد، زیرا من خداوند شفا دهنده تو هستم (سفر خروج 15:26) آیه دیگر و توازوحشت شبانگاه نخواهی ترسید و نه تیری که در روز می پرد (مزامیر داود 51:5)
در یهودیت علاوه بر همراه داشتن تعویذ های مکتوب، قرائت برخی از آیه های کتاب مقدس را برای مصون ماندن از آسیب های ، ارواح شریر و «زخم چشم» مفید دانسته اند . مهمترن آن عبارتنداز آیه شمع ایسرائل و مزبور (نود و یکم) از کتاب تهیلیم (مزامیر داود) که توسطه حضرت موسی سروده شده بود .
در کتاب «میشله»، سگولائی توسطه “حضرت سلیمان” راجع به حسادت و «چشم بد» در قالب یک دعا بدین مظمون بیان شده است خدای خالق ما، رحم کن بر من که خصائل خوب در قلبم قرار دهی و از حسادت و چشم بد مرا دور کنی و در قلبم هیچ حسودی نسبت به دیگران نباشد .برای پیروزی دیگران شاد شوم و همیشه به دیگران نیکی کنم، در شادی دیگران با شادی شرکت کنم و با چشم خوب به آنها نگاه کنم . خدای مهربان به من رحم کن که هیچکس به من حسادت نکند و مردم در شادی ام شاد شوند و چشم بد بر من کارگر نباشد . برکت و چشم خوب و خوبی شامل ما و قومت ییسرائل یاشد .
در کتاب شموت ( ربا 16:30 )در باره حضرت سلیمان این چنین بیان شده ، که وی از کلیه رموز و افسون هائی که بوسیله آن می توان گزند از «چشم بد» و خطر ارواح خبثه را دفع کرد آگاه بود به عبارتی او بسیاری از ارواح و اجنه را تحت کنترل داشت . ولی این قدرت در اواخر عمر از دست وی خارج شد (گویا تا زمانیکه سلیمان خطا نکرده بود آنها تحت فرمان او بودند) .
ناگفته نماند بسیاری از غیر یهودیان نقش ها، تمثال و یا حروف نامشخص را بر پوست بدن خود خال کوبی می کردند، زیرا بر این عقیده بودند . چون این ترسیمات و حروف همراه آنها می باشد ، می تواند از آنها در مقابل مقدرات شوم حفاظت کند .

منابع مورد استفاده :
باورهای اسطوره ای یوسف ستاره شناس
مطالب مرتبط :
چشم بدچشم زخمخمسه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

For security, use of Google's reCAPTCHA service is required which is subject to the Google Privacy Policy and Terms of Use.

I agree to these terms.