پاراشاي برشـيت (בראשית)
پاراشای اول از اولین جلد تورا سفر בראשית

خلاصه پاراشا : در آغاز حد-اوند كليات آفرينش جهان را بيان مي فرمايد. سپس پايان كار آفرينش اوليه در روز هفتم (شبات) اعلام مي شود. آدم و حوا از دستور حد-اوند درباره منع خوردن ميوه درخت معرفت سرپيچي مي كنند و مجازات آنها ذكر مي شود. يكي از فرزندان آدم (قيين) كه هديه اش بدرگاه حد-اوند پذيرفته نشده بود، برادرش (هول) را به قتل مي رساند. در ادامه، خلاصه تاريخچه زندگاني نسلهاي اوليه (از آدم تا نوح) ذكر مي شود. در پايان آمده است كه نسل انسان از مسير صحيح زندگي منحرف گشت و تنها نوح در نظر حد-اوند آبرو و شايستگي يافت.

Bereishis
The creation of the universe is detailed day by day concluding with the creation of Shabbos. Note the emphasis on Speciation throughout the six day account. The creation of Adam and Chava and the story of Gan Eden is detailed. Adam and Chava are expelled from Gan Eden and the story of Kayin and Hevel is related. Chronologically, the time covered in Breishis is from year 1 (the creation of humankind) through the birth of Noach’s three sons in 1556. The final verses list the 10 generations from Adam through Noach that lived during that time, as well as the degeneration of man’s relationship with Hashem. It is important to note that Noach’s generation was the first generation not to have personally known Adam.



   

   
پاراشاي نــوح (נח)
پاراشای دوم از اولین جلد تورا سفر בראשית

خلاصه پاراشا : با گذشت ده دوره پس از آفرينش حضرت آدم، جهان پر از ظلم و فساد گشته بود و حد-اوندتصميم گرفت كه تمام موجودات زنده روي زمين را از طريق معجزه اي بصورت يك طوفان عظيم آب، نابود نمايد. او به “نــوح” (تنها انساني كه خود و خانواده اش را از انحراف حفظ كرده بود) دستور داد كه يك كشتي با ابعاد معين بسازد و از حيوانات پاك، هفت جفت و از ساير حيوانات يك جفت را به همراه آذوقه در آن كشتي جاي دهد. در ششصدمين سال زندگي نوح بود كه حد-اوند طوفان عظيم آب را بر زمين ايجاد نمود و هر موجود زنده اي كه بر زمين (در خشكي) زندگي مي كرد، نابود شد. پس از اين واقعه، با فروكش كردن طوفان، حد-اوند به ساكنان كشتي اجازه خروج داد. نوح بدرگاه حد-اوند قرباني هايي تقديم نمود و حد-اوند نيز با نوح عهد نمود كه پس از اين، هرگز چنين طوفاني بر جهان حادث نخواهد شد. حد-اوند ضمن صحبت با نوح، قتل و خودكشي را منع كرده و عامل آنرا مستوجب مجازات ا-لهي اعلام كرد. در ادامه، تاريخچه زندگي نوح و ده دوره نسلهاي بعدي او تا زمان اورام (اوراهام) بيان ميشود. در بخشي از اين پاراشا به موضوع هم وعده شدن انسانها براي ساختن يك برج بلند (به نشانه تمرد در حضور حد-ا) و متعاقب آن به عكس العمل حد-اوند و پراكنده ساختن آنها اشاره شده است.

Noach
Noach, a righteous man, is introduced in contrast to a generation that “has perverted its ways”. Hashem instructs him to build, and outfit the Ark. Noach is told to enter the Ark along with all the animals. On Cheshvan 17, 1656 – October 27, 2106 b.c.e the flood began. For 40 days and nights the waters increased, destroying all living things. The water raged upon the surface of the earth for 150 days, and then diminished for the next 150. On Nissan 17, May 23, the Ark rested upon Mt.Ararat. Noach sends out the Raven and then the Dove, and on Cheshvan 27,October 27, exactly 1 solar year after it began, the earth was dry. Noach and his family exit the Tayvah, and offer sacrifices to Hashem. They are commanded to keep the 7 Noahide mitzvos. Hashem promises to never again destroy the world and designatesthe rainbow as the symbol of that covenant. The story of Noach, the vineyard, and the subsequent blessings and curses is related. The descendants of Cham, Yefes, and Canaan are listed. The story of the Tower of Babel in 1996 and Nimrod’s world dominance is told. The 10 generations of Shem, culminating in the introduction of Avram and Sarai, are listed. The year is 2023. Note that Avram was 48 years old when the Tower of Babel took place and he was 56 years old when Noach died.



   

   
پاراشاي لـخ لخـا (לך לך)
پاراشای سوم از اولین جلد تورا سفر בראשית

خلاصه پاراشا : حد-اوند به “اوراهام” (كه در آن زمان “اورام” ناميده مي شد) دستور داد كه زادگاه خود را ترك كرده و به سرزميني كه بعدا اعلام خواهدشد هجرت نمايد. اوراهام همراه با “سارا” همسرش و “لوط” برادرزاده اش و ديگر افرادي كه آنها را با توحيد آشنا ساخته بودند، به “كنعن” عزيمت نمود. در روز قحطي در كنعن، اوراهام و خانواده اش را مجبور به هجرت به مصر نمود. او در آن سرزمين نگران خطري بود كه همسرش سارا را تهديد مي كرد اما حد-اوند او را از هرگونه آسيبي مصون داشت. اوراهام و همراهانش پس از چندي به كنعن بازگشتند و لوط در سرزمين “سدوم” و اوراهام در صحراي “ممره” ساكن شد. پس از مدتي به علت درگيري جنگ ميان چندين پادشاه در همسايگي اوراهام و به اسارت گرفته شدن لوط در سرزمين سدوم، اوراهام دشمنان را تعقيب كرد و لوط را آزاد نمود. سپس حد-اوند بار ديگر به اوراهام آشكار شد و عهد ‎(بين شقه ها) را با او برقرار نمود. پس از آن، بخاطر عقيمه بودن سارا، اوراهام “هاگار” را به همسري گرفت و “ييشماعل” از او متولد شد. حد-اوند در سن 99 سالگي اوراهام، با او پيماني ديگر بست و نام او را به “اوراهام” (به مفهوم پدر قومها) و نام همسرش “ساري” را نيز به “سارا” تغيير داد. در اين زمان بود كه حد-اوند انجام ميصواي “بريت ميلا” را به اوراهام فرمان داد و او اين ميصوا را بر خود و ساير افراد ذكور خانواده اش اجرا نمود. در پايان پاراشا، حد-اوند تولد فرزندي بنام “ييصحاق” را عليرغم كهولت سن اوراهام و سارا، به آنان بشارت مي دهد

Lech Lecha
Avram is instructed to leave Charan and travel 400 miles to the Land of Canaan. (Charan was 600 miles from Ur Casdim) Upon arriving, they are forced to leave Canaan, due to a local famine, and travel to Mitzrayim in search of food. Avram plans for his encounter with the amorality of Egypt. His and Sarah’s confrontation with Pharaoh is detailed. Avram and Sarah return home. Avram separates from his nephew / brother-in-law Lot, due to Lot’s defection from the teachings of Avram. Hashem reassures Avram that he will have children, “like the dust of the earth”, who will inherit the Land and carry on his work. Avram is forced to rescue Lot from captivity. In so doing, he adjusts the balance of power in Canaan and is recognized by the other political leaders for his military and moral strength. His encounter with Malki Tzedek (Shem) is in stark contrast to his confrontation with the King of Sodom. Hashem again reassures Avram that he will have genetic children (not just students) who would be as numerous as the stars in the sky. The monumental “Covenant Between the Halves” takes place during which the next 430 years of Jewish history is revealed. Avram is 70 years old. Sarai instructs Avram to marry Hagar. The story of her conflict with Sarai, her encounter with an angel, and the birth of Yishmael in 2034 is told. Following the birth of Yishmael Avram’s name is changed to Avraham. Avraham is presented with the Mitzvah of Circumcision. Sarai’s name is changed to Sarah, and Hashem assures Avraham he and Sarah will have a son called Yitzchak. It is the year 2047 and Avraham circumcises himself, Yishmael, and his entire household.



   

   
پاراشاي ويــرا (וירא)
پاراشای چهارم از اولین جلد تورا سفر בראשית

خلاصه پاراشا : اوراهام با سه فرشته حد-اوند ملاقات مي كند. آنها در هيئت انسانهايي براي انجام سه مأموريت (شفا دادن اوراهام پس از انجام بريت ميلا، اعلام بچه دار شدن سارا و نيز ويران نمودن شهرهاي “سدوم” و “عمورا”) نزد او آمدند. حد-اوند قصد خود را براي ويران نمودن شهرهاي سدوم و عمورا (بعلت سقوط ساكنانشان به منتهي درجات فساد) به اوراهام اطلاع مي دهد. اوراهام با استغاثه بدرگاه حد-اوند در چندين مرحله، تقاضا مي كند كه حد-اوند اين شهرها را بخاطر وجود افراد صديقي كه ممكن است در آنجا باشند، ببخشد. سپس دو تن از فرشته ها به سدوم وارد شده و لوط و خانواده اش را از آن شهر رهايي مي دهند. حد-اوند بر سدوم و عمورا گوگرد و آتش بارانيد و تمام اين شهرها و ساكنين آنها را نابود كرد. در ادامه بيان ميشود كه اوراهام مدتي در سرزمين “گرار” اقامت كرده و حد-اوند در آنجا نيز او و همسرش را از هرگونه گزندي مصون ميدارد. در بخش ديگر پاراشا مشاهده ميشود كه حد-اوند به وعده خود عمل كرده و سارا در سن پيري، پسري كه ييصحاق ناميده ميشود را متولد مي نمايد. اوراهام طبق فرمان حد-اوند او را در هشتمين روز تولد، ميلا كرد. در آخرين قسمت پاراشا، آخرين و مشهورترين آزمايش اوراهام تشريح مي گردد. حد-ا به اوراهام فرمان داد كه فرزندش را به يكي از كوهها برده و او را به درگاه حد-ا قرباني نمايد. اوراهام با اشتياق، اين مأموريت را تا آخرين مراحل بطور كامل انجام ميدهد و در لحظه اي كه دست به كارد مي برد، حد-اوند او را از اين عمل باز ميدارد و موفقيت اين بنده مخلص را اعلام مي نمايد. اوراهام به اعتبار اين عشق ا-لهي، بموجب وعده حد-اوند بركت شده و نسلهاي بسياري از او بوجود مي آيند.

Vayera
The three angels appear to Avraham and foretell the birth of Yitzchak. Upon hearing the news, Sarah laughs to herself. The angels depart to destroy Sodom, and Hashem [G-d] tells Avraham about His plans for destroying Sodom. Pasuk 18:18-19 proclaims G-d’s confidence in Avraham to teach the world the concept of justice. Avraham negotiates, unsuccessfully, on behalf of Sodom. The story of the destruction of Sodom is told. Lot’s generosity to the “two visitors” is rewarded and he, his wife, and only two of their children are saved from Sodom. Lot’s wife looks back upon the destruction of Sedom and dies, and Lot and his two daughters escape into the mountains. Lot’s daughters conspire to rebuild humankind, and taking advantage of Lot’s drunkenness, they become pregnant from Lot resulting in the birth of Ammon and Moav. Avraham encounters Abimelech after which Sarah gives birth to Yitzchak in the year 2048.Yishmael and Hagar are forced out of Avraham’s home, and an angel reassures Hagar of Yishmael’s destiny. Abimelech and his general Phichol resolve their conflict with Avraham over water rights, and they “sign” a covenant of peace.In the year 2085, when Avraham was 137 and Yitzchak was 37, Avraham is commanded to sacrifice Yitzchak. This amazing story heralds the end of Avraham and Sarah’s era, and the beginning of Yitzchak and Rivkah’s era.



   

   
پاراشاي حيـه سارا (חיי שרה)
پاراشای پنجم از اولین جلد تورا سفر בראשית

خلاصه پاراشا : سارا پس از صد و بيست و هفت سال زندگي، در سرزمين كنعن وفات يافت. اوراهام پس از سوگواري براي او، نزد “بني حت” رفت و مغاره “مخپلا” را از “عفرون حيتي” خريداري كرد و سارا را در آنجا بخاك سپرد. پس از اين موضوع، اوراهام غلام خود “اليعزر” را به “ارم نهريم” زادگاه خود فرستاد تا از آن مكان براي ييصحاق همسري اختيار نمايد. او از حد-اوند درخواست كرد كه شرايط اين مأموريت را بخوبي براي او فراهم نمايد. حد-اوند نيز طي وقايعي، ” ريوقا ” نوه برادر اوراهام را در برابر او قرار داد و اليعزر پس از مذاكره با خانواده او، ريوقا را به همسري ييصحاق برگزيد و او را نزد ييصحاق برد. ييصحاق پس از اينكه خصايل نيكوي ريوقا را مشاهده كرد، او را به همسري گرفت. در ادامه، موضوع وفات اوراهام در سن صد و هفتاد و پنج سالگي و بخاكسپاري او توسط ييصحاق و ييشماعل در غار مخپلا بيان شده است. قسمت پاياني پاراشا به ذكر تاريخچه زندگي ييشماعل و وفات او در سن صد و سي و هفت سالگي اختصاص يافته است.

Chayei Sarah
Avraham negotiates with Ephron the Hitite to purchase the Cave of Machpelah as a burial place for Sarah. Tradition says that this is also the burial place of Adam and Chava. Avraham sends Eliezar, his trusted servant, to Aram Naharayim, (between the Tigris and the Euphrates) to find Yitzchak a shiduch – a bride. Leading a caravan of supplies and riches, Eliezar arrives in Nachor. While resting by “the well”, he devises a test to ascertain the worthiness of a potential mate for Yitzchak. Rivkah (Yitzchak’s 1st cousin once removed) meets all the criteria and Eliezar presents her with the appropriate gifts. Eliezar is invited into Bisuel’s home (Rivkah’s father) and he relates the entire story of his mission and his encounter with Rivkah. Eliezar asks for her hand in marriage to Yitzchak. Bisuel and Lavan (Rivka’s brother) agree.Rivkah express her desire to depart immediately. Her family blesses her, and Eliezar brings her to Canaan. Yitzchak marries Rivka in the year 2108. Avraham marries Keturah (some say she was Hagar) and has 6 more sons. Avarham dies in 2123 – 1638 b.c.e. at the age of 175. His two sons Yitzchak and Yishmael bury him in the Cave of Machpelah. Yishmael’s 12 sons are listed and Yishmael dies at 137.



   

   
پاراشاي تـولدوت (תולדות)
پاراشای ششم از اولین جلد تورا سفر בראשית

خلاصه پاراشا :دعاي ييصحاق بدرگاه حد-اوند در مورد همسرش كه عقيمه بود استجابت شده و ريوقا “عساو” و “يعقوو” را همزمان بدنيا مي آورد. آن دو پسر بزرگ شده، عساو مردي شكارچي و يعقوو چادرنشين و اهل مطالعه ميشود. طي جرياني ساده، عساو امتياز اولزادي خود را به يعقوو واگذار مي نمايد. پس از چندي در اثر بروز قحطي، ييصحاق به سرزمين “گرار” مي رود و حد-اوند او و همسرش را از هر گزندي مصون ميدارد. او در آن سرزمين بركت يافته و به فرد متمولي تبديل مي شود. همين موضوع موجب ايجاد حسادت و خصومت ساكنان آن ديار نسبت به او ميشود، بطوريكه براي او مشكلاتي پديد مي آيد و مجبور به نقل مكان به محل ديگري ميشود.او عليرغم رفتار غير دوستانه مردم گرار، با سران آنها پيمان دوستي و صلح برقرار ميكند. ييصحاق با فرا رسيدن ايام پيري، دو فرزند خود را بركت مي نمايد. او بنابر پيشنهاد ريوقا، يعقوو را جهت ازدواج به “پدن ارام” نزد خاندان همسرش ميفرستد.

Toldos
Yitzchak is 40 years old (2088) when he marries Rivkah. After 20 years, Esav and Yakov are born. The Parsha jumps from their birth to Yakov’s purchase of the 1st born rights from Esav at the age of 15. (2123 – the day Avraham died) The Parsha returns to the story of Yitzchak and Rivkah and the famine which forces them to settle among the Plishtim. Yitzchak, like his father before him, has a moral confrontation with Avimelech, after which his fields are uniquely prolific and financially successful. Yitzchak’s financial success leads to jealousy with his Plishtim neighbors. He re-digs Avraham’s wells, resulting in a confrontation with the Plishtim over water rights. He moves back to Beer Sheva. Hashem (G-d), in a dream, confirms for Yitzchak the future of his children. Avimelech, the King of the Plishtim, and his General, Phicol, approach Yitzchak to make a peace treaty. The treaty between Yitzchak and the Plishtim is celebrated. The Parsha returns to the story of Yakov and Esav. Esav’s marriage to two Canaanite women at the age of 40 (2148) brings disappointment to Yitzchak and Rivkah. In 2171, when Yakov and Esav are 63 and Yitzchak is 123, Yitzchak blesses Yakov and Esav. The Parsha details the duplicity of Yakov and Rivkah in fooling Yitzchak.Yitzchak blesses Yakov with spiritual and material gain, after which Esav returns to discover Yakov’s plot. He receives his own blessing for material gain, and is determined to kill Yakov. Rivkah, fearful for Yakov’s life, convinces Yitzchak to send Yakov to her brother Lavan in search of a shiduch – a wife. Yitzchak confirms on Yakov the future of the Jewish nation before his departure to Lavan. Yakov departs for Padan Aram, and Esav marries the daughter of Yishmael. (his 1/2 1st cousin)



   

   
پاراشاي ويـصـه (ויצא)
پاراشای هفتم از اولین جلد تورا سفر בראשית

خلاصه پاراشا : يعقوو در راه سفر به “حاران” هنگام غروب در راه ميخوابد و حد-اوند در رويا به او ظاهر شده و او را بركت مي نمايد. يعقوو پس از برخاستن از خواب، در آن محل مقدس قربانگاهي بنا كرده و نذر مي كند كه چنانچه از اين سفر به سلامت بازگردد، ده يك اموال خود را در راه حد-اوند اهداء نمايد. او با “راحل” (دختر”لاوان” دائي خود) برخورد مي كند و به خانه لاوان راه مي يابد و نزد او مشغول به كار ميشود. يعقوو در ازاي چهارده سال خدمت براي لاوان، دو دختر او “لئا” و “راحل” را به همراه كنيزهاي آنها “زيلپا” و “بيلها” به همسري مي گيرد. يعقوو ابتدا از لئا داراي فرزنداني ميشود و راحل در اين ايام نازا مي ماند. سپس حد-اوند راحل را نيز مورد تفقد قرارداده و او نيز بارور ميشود. يعقوو پس از مدتي، تصميم به جدا شدن از لاوان و بازگشت به خانه مي نمايد. او بعد از آنكه با تلاش چندين ساله، مواشي و دارايي قابل توجهي را بدست مي آورد، مورد حسادت فرزندان لاوان قرار مي گيرد و به همراه زنان و فرزندان خود از نزد لاوان مي گريزد. حد-اوند لاوان را از آسيب رساندن به يعقوو باز ميدارد و آن دو با هم عهد مي بندند كه به يكديگر بدي نكنند.

Vayeitzei
Yakov experiences the famed prophecy of “Jacob’s Ladder”. Yakov arrives in Charan, encounters Rachel, and contracts with Lavan for her hand in marriage. Lavan switches Leah for Rachel forcing Yakov to negotiate another 7 years of service for Rachel. Leah gives birth to Reuven, Shimon, Levi, and Yehudah. Rachel marries off Bilhah to Yakov who gives birth to Dan and Naftoli. Leah marries off Zilpah to Yakov, and she gives birth to Gad and Asher. Rachel contracts with Leah for Reuven’s mandrakes, after which Leah gives birth to Yisachar and Zevulen. Rachel finally gives birth to Yoseph, and Yakov approaches Lavan to negotiate a proper salary for continued service. Yakov’s uses his vast knowledge of nature and husbandry to amass a fortune in sheep and cattle. After 6 years he decides with Rachel and Leah to flee from Lavan. They flee and Lavan catches them. Hashem (G-d) intervenes and Yakov, while confronting Lavan for his years of duplicity, unwittingly curses Rachel. Yakov and Lavan separate and Yakov arrives at the border of Canaan in 2205.



   

   
پاراشاي وييشـلح (וישלח)
پاراشای هشتم از اولین جلد تورا سفر בראשית

خلاصه پاراشا : ‏ يعقوو در راه بازگشت به كنعن، از حد-اوند ميخواهد كه او و خانواده اش را در برابر عساو (كه با او خصومت ديرينه داشته است) محافظت نمايد. به فضل ا-لهي دو برادر با يكديگر بحالت صلح روبرو شده و پس از آن يعقوو به آرامي به راه خود ادامه ميدهد و در شهر شخم اردو مي زند. در اين شهر دختر او مورد بي حرمتي قرار گرفته و دو برادر او (شيمعون و لوي) با تدبيري خاص، خواهر خود را نجات داده و عاملين واقعه را مجازات مي نمايند. سپس به دستور حد-اوند به سمت “بت ا-ل” حركت كرده و پس از رسيدن به آن مكان، قربانگاهي را بنا مي نمايد. حد-اوند نام او را به “ييسرائل” تغيير داده و با او پيمان دوباره منعقد مي كند. يعقوو به قصد بازگشت نزد پدرش حركت مي كند و راحل در راه و هنگام زايمان، فوت كرده و پسري بنام “بينيامين” از او بجاي مي ماند. ييصحاق پس از يكصد و هشتاد سال زندگي رحلت مي كند و عساو و يعقوو او را بخاك مي سپارند. در پايان، تاريخچه خاندان عساو تشريح مي شود.

Vayishlach
It’s the year 2205 and Yakov is 97 years old. He sends messengers to greet Eisav and is informed that Eisav is approaching, prepared to do battle. He applies a three pronged strategy in preparation for the confrontation: a) Tefilah – prayer b)diplomacy c) war. Prior to the actual confrontation, Yakov bests Eisav in a spiritual battle with Eisav’s Angel, and earns the name “Yisroel.” Due to the wound he sustained in the battle, G-d prohibits Yakov and his family from eating the Gid Hanashe – the sciatic nerve. Yakov and Eisav meet after 34 years. Yakov and Eisav agree to separate peacefully. Eisav returns to his kingdom of Seir, and Yakov settles outside of the city of Shechem. Dina is abducted and raped by Shechem the son of Chamor, and Shimon and Levi devise a strategy for successfully killing the entire male population of Shechem. According to Chazal, Shimon and Levi were 13 years old. Hashem (G-d) instructs Yakov to move to Beth El. Rivka’s nurse Devora dies, and Hashem confirms the name Yisroel upon Yakov. Rachel dies while giving birth to Binyamin and Yakov buries her in Beis Lechem. Following Rachel’s death, Reuven switches the bed of Yakov from Bilha’s tent to Leah’s tent. Although Yitzchak will live another 21 years, the Torah relates his death at the age of 180 (2228). The remainder of Vayishlach lists Eisav’s descendants as well as the specific Kings of Seir who ruled prior to King Saul – the first king of Israel. (2882)



   

   
پاراشاي ويشــو (וישב )
پاراشای نهم از اولین جلد تورا سفر בראשית

خلاصه پاراشا : يوسف، يكي از فرزندان يعقوو، روياهاي خود را كه نشانگر سروري او بر خانواده اش بود، براي برادرانش تعريف ميكند و آنها كينه او را به دل مي گيرند. روزي كه يوسف از طرف يعقوو جهت سركشي نزد برادران خود رفته بود، آنها او را ابتدا در چاهي انداخته و سپس وي را به كارواني از تجار فروختند. يوسف به مصر برده شد و او را به “پوطيفر” امير جلادان پرعو فروختند. قسمتي از پاراشا به موضوع زندگي يهودا، فرزندان او و “تامار” اختصاص يافته است. در ادامه پاراشا، زندگي يوسف در مصر دنبال ميشود. همسر پوطيفر، نسبت به يوسف نيت سوء پيدا مي كند و يوسف جهت آلوده نشدن به گناه، از خانه او فرار مي كند و با شكايت اربابش گرفتار زندان ميشود. او در زندان نيز آبرو مييابد و مسئوليتهايي را عهده دار مي شود. طي وقايعي، يوسف خوابهاي دو نفر از نزديكان پرعو (پادشاه مصر) را در زندان به درستي تعبير مي كند و يكي از آنها كه ساقي مخصوص پرعو بود طبق پيش بيني يوسف مقام پيشين خود را باز مييابد، اما نيكي يوسف را فراموش مي كند.

Vayeishev
In the year 2216, Yakov was settled in Canaan. Yoseph was 17 years old and Yakov presented him with the multi-colored coat. Yoseph related his two dreams to his brothers. The brothers conspired to kill Yoseph, but Reuven intervened. He suggested throwing Yoseph into a pit to buy time, during which he would have been able to save Yoseph. During Reuven’s absence, Yehudah suggested selling Yoseph into slavery. The brothers presented Yakov with contrived evidence of Yoseph’s death, and he was inconsolable. The story of Yehudah and Tamar is related. In the end, their first son, Peretz, is the progenitor of Mashiach. Yoseph had been purchased by Potiphar and was quickly recognized for his managerial skills and integrity. He was appointed to run Potiphar’s household. Potiphar’s wife attempted to seduce Yoseph, but Yoseph withstood temptation and fled his mistress’s presence. He was thrown into the royal prison and was soon chosen by the warden to run the prison. Due to his managerial position, Yoseph came in contact with the former royal wine steward and baker. He successfully interpreted their dreams and the wine steward was re-appointed to his position. Yoseph asked the wine steward to intervene on his behalf with Pharaoh. In the year 2227, Yoseph is 28 years old.



   

   
پاراشاي مـيقـص (מקץ)
پاراشای دهم از اولین جلد تورا سفر בראשית

خلاصه پاراشا : پرعو (پادشاه مصر) دو روياي عجيب مي بيند و تعبير آنها از او و مشاورانش پوشيده ميماند. بنابر پيشنهاد ساقي پرعو، يوسف را از زندان احضار مي كنند. يوسف ضمن اعلام اين نكته كه تعبير خوابها قدرتي است كه از جانب حد-اوند به او اعطا ميشود، خوابهاي پرعو را نشانگر بروز هفت سال فراواني محصول و بدنبال آن هفت سال قحطي مي داند. پرعو با مشاهده حكمت يوسف، او را به مقام صدارت منصوب مي كند و يوسف با تدابير خود، به مدت هفت سال، انبارهاي مصر را از آذوقه مملو مي كند و با آغاز سالهاي خشكسالي، به مردم غله ميدهد. او در مصر ازدواج مي كند و صاحب دو پسر بنامهاي “منشه” و “افرييم” ميشود. پس از مدتي، يعقوو پسران خود را براي خريد غله به مصر مي فرستد و پسر كوچك خود بينيامين (برادر تني يوسف) را نزد خود نگاه مي دارد. برادران يوسف را نمي شناسند در حاليكه يوسف آنها را ميشناسد. يوسف (بنا به تدبير خود) آنها را به جاسوسي متهم مي كند و به همين دليل شيمعون را بعنوان گروگان نزد خود نگاه مي دارد تا برادران، بينيامين را نزد او ببرند. برادران با محصول خريداري شده به كنعن بازمي گردند. بار دوم آنها براي خريد غله عازم مصر مي شوند و بينيامين را با خود ميبرند. يوسف در ادامه اجراي تدابير خود، جام سلطنتي خود را در ميان اموال بينيامين قرار مي دهد و او را به جرم دزدي دستگير مي كنند.

Miketz
The year is 2229 and Yoseph has been in prison for 12 years. Pharaoh has two similar dreams and demands their interpretation. The wine steward remembers Yoseph and his gift for dream interpretation, and Yoseph is rushed into Pharaoh’s presence. Yoseph interprets Pharaoh’ dream and suggests to him how to best administrate the seven years of plenty and the seven years of famine. Yoseph is appointed viceroy over Egypt, and puts into effect the plan that he had outlined to Pharaoh. He marries the daughter of Potiphar (the daughter of Dina) and has two sons, Menashe and Ephrayim.The seven years of famine begin, and the only food available is in Mitzrayim. Yoseph, unrecognized by his brothers, recognizes them when they come to buy food. He accuses them of treachery and imprisons them for three days. Yoseph demands that Binyamin be brought to Egypt and keeps Shimon as a hostage. The brothers relate their adventure to Yakov who refuses to send Binyamin. The increasing famine forces Yakov to concede to Yehuda’s guarantee that Binyamin will be safe, and the brothers return to Egypt. The brothers are reunited with Shimon and invited to eat at the table of Yoseph. All appears to be forgiven and Yoseph sees Binyamin for the first time in 22 years. Yoseph hatches his final plot against his brothers. His famed chalice is planted in the Binyamin’s saddlebag forcing the brothers to return to Mitzrayim and a confrontation with Yoseph. The year is 2238.



   

   
پاراشاي وييگـش (ויגש)
پاراشای یازدهم از اولین جلد تورا سفر בראשית

خلاصه پاراشا : پس از دستگيري بينيامين به جرم سرقت جام يوسف، يهودا تقاضا مي كند كه خود او را بجاي بينيامين بازداشت كنند. يوسف در اين هنگام خود را به برادران معرفي مي كند و ضمن رد هرگونه كينه و خصومت با برادران، اظهار مي دارد كه اين وضعيت، تقديري از جانب حد-اوند جهت بقاي خاندان آنها بوده است. او خواستار عزيمت كل خاندان يعقوو به مصر ميشود. يعقوو پس از شنيدن خبر سلامتي يوسف، با تمامي خانواده اش به مصر هجرت مي كند. حد-اوند در راه به او ظاهر شده و با او عهد مي بندد كه او و نسلش را سرانجام از مصر خارج نمايد. پس از چندي، برادران يوسف به همراه يعقوو با پرعو ملاقات كرده و يعقوو، پرعو را بركت مي نمايد. خاندان يعقوو طبق فرمان پرعو در “رعمسس” ساكن مي شوند. در ادامه پاراشا گفته شده است كه يوسف بعلت شدت قحطي و فقر مردم مصر، غله را در ازاي اموال و سپس در ازاي كار به آنها واگذار مي كند. در آخرين پاسوق، حضور بني ييسرائل در سرزمين گوشن و ازدياد جمعيت آنها ذكر مي شود.

Vayigash
Yehuda confronts Yoseph in the aftermath of the stolen chalice. Yehuda reviews the past events, starting from Yoseph’s suspicious interest in their family. Yehuda’s final plea, that he would remain a slave instead of Binyamin, triggers Yoseph to reveal himself. Yoseph mitigates his brother’s shock and obvious shame by explaining to them the hidden hand of Hashem in all that had occurred. Yoseph instructs his brothers to bring Yakov and the rest of the family to Egypt. Pharaoh, having heard the news of the brother’s arrival, confirms Yoseph’s offer. Yoseph sends provisions and transportation for Yakov’s entire household. Yakov is told of Yoseph being, “alive and well and ruling the land of Egypt”. Yakov wishes to see Yoseph, but first asks Hashem for instructions. Hashem reassures Yakov that the time of slavery and nationhood has begun, and that he must go to Mitzrayim. The 70 direct descendants of Yakov are counted. Yakov and Yoseph reunite after 22 years. Five of the brothers and Yakov are presented to Pharaoh. Yakov blesses Pharaoh. The year is 2238. The remainder of the Parsha is a flashback to the two years preceding Yakov’s arrival. Yoseph’s master plan for reconfiguring Egyptian society is detailed. Yoseph follows the broad outline of his advice to Pharaoh regarding the administration of the 7 years of plenty. The famine must have been of enormous intensity for Yoseph to accomplish his plan in just two years. Although the people “sell” themselves to Pharaoh in order to get food, Yoseph’s plan maintains their sense of dignity and independence.



   

   
پاراشاي ويحـي (ויחי)
پاراشای دوازدهم از اولین جلد تورا سفر בראשית

خلاصه پاراشا : يعقوو پس از هفده سال زندگي در مصر، به پايان عمر يكصد و چهل و هفت ساله خود نزديك مي شود. او يوسف را قسم مي دهد كه جسد او را در كنعن و در غار “مخپلا” بخاك بسپارد. او دو پسران يوسف، منشه و افراييم را بركت كرده و آنها را جزء فرزندان اصلي خود محسوب مي كند. سپس او يكايك فرزندان خود را متناسب با سرنوشت آينده آنها بركت مي نمايد. پس از رحلت يعقوو، يوسف و خاندان يعقوو به همراه غلامان و بزرگان دربار پرعو جهت دفن پيكر يعقوو عازم كنعن مي شوند. در ادامه پاراشا گفته ميشود كه يوسف يكصد و ده سال عمر ميكند.او قبل از مرگ به برادران خود ميگويد كه حد-اوند روزي قوم آنها را مورد تفقد قرار خواهد داد و وصيت مي كند كه هنگام خروج از سرزمين مصر، استخوانهاي او را نيز با خود ببرند.

Vayechi
In the year 2255, Yakov was 147 years old and Yoseph was 56. Yakov had been living in Mitzrayim for 17 years. (Note that Yoseph was 17 years old when he was sold into slavery and that the numerical value of the word “Vayichi” is 34.) Yakov summoned Yoseph to his bed-side. Yoseph came with his 2 sons. Yakov greeted them and appointed Menashe and Ephrayim to the status of “Tribe”. Yakov then insisted that Yoseph “swear” that he would bury him in Canaan, and not in the land of Mitzrayim. The parsha relates the famous scene of Yakov crossing his arms in order to place his right hand on the head of Ephrayim (who was standing to Yakov’s left) and his left hand on the head of Menashe. Yakov blessed his grandchildren with the renown blessing of Hamalach Hagoel. Yoseph attempted to straighten Yakov’s hands. Yakov resisted and told Yoseph that, although Menashe was destined for greatness, Ephrayim would be even greater. The classic blessing of a father to his son is stated. Yakov summoned his twelve sons and blessed each one. Yakov instructed all of his sons to bury him in Canaan, next to his wife Leah, and then passed away. Mitzrayim mourned Yakov for 70 days. Yoseph arranged with Pharaoh to bury Yakov in Canaan. After sitting Shiva (50:10) and the burial, the 12 sons returned to Egypt. Following Yakov’s death, the brothers expressed their concern to Yoseph that he would now take revenge against them for having sold him into slavery. Yoseph cried as he heard their concerns and assured them that he bore no grudges against them. Yoseph ruled over Egypt for another 54 years. He made his brothers promise that at the time of their exodus from Egypt his bones would be transported for re-burial in Canaan. Yoseph died in the year 2309 at the age of 110.



   

   
پاراشاي شـموت (שמות)
پاراشای اول از دومین جلد تورا سفر שמות

خلاصه پاراشا : ‏ در ابتدا، تاريخچه خاندان هفتاد نفره بني ييسرائل در ورود آنها به مصر بيان ميشود. پس از سالها اقامت بني ييسرائل در مصر، جمعيت آنها به شدت افزايش مييابد و پرعو جهت كنترل نيروي اين جمعيت عظيم، آنها را به كارهاي سخت و پرداخت ماليات سنگين وادار مي كند و دستور مي دهد كه پسران اين قوم را در بدو تولد از بين ببرند اما ماماهاي عبري از حد-ا مي ترسند و نوزادان پسر را عليرغم فرمان پرعو، زنده نگاه ميدارند. يكي از زنان خاندان لوي، نوزاد پسر خود را در سبدي مي نهد و سبد را در رود نيل قرار مي دهد. دختر پرعو فرزند را از آب گرفته و او را “مشه” مينامد. مشه بزرگ شده و با ديدن رنجهاي برادرانش، يكي از مأموران ظالم پرعو را از بين مي برد و بدنبال آن از مصر فرار كرده و به ميديان مي رود و در آنجا ازدواج مي كند. سپس حد-اوند به استغاثه بني ييسرائل توجه كرده و مشه را جهت آزاد نمودن آنها به مصر اعزام مي نمايد مشه در راه عزيمت به مصر، پسر خود را ميلا مي كند. در مصر بني‌‌ييسرائل با اطلاع يافتن از معجزاتي كه حد-اوند در دست مشه قرار داده است به او ايمان مي آورند. مشه و برادرش اهرون فرمان حد-ا را مبني بر آزادي بني ييسرائل به پرعو ابلاغ مي كنند اما او با آنها مخالفت كرده و فشار را بر عبريان بيشتر مي كند. مشه درباره سختتر شدن وضعيت جامعه پس از شروع مأموريتش با حد-اوند به گفتگو مي پردازد و حد-اوند بر خروج قوم از مصر پس از وارد آوردن ضرباتي بر پرعو و مصريان، تاكيد مي نمايد.

Shemos
The Jews had been in Mitzrayim since 2238. The Parsha begins as Pharaoh orchestrated the oppression of the Bnai Yisroel. Starting in 2362, with the birth of Miriam, the oppression began in earnest as newborn males were drowned in the Nile. The heroism of the two Midwives was rewarded. Moshe’s birth and “basket river cruise” is detailed. He was adopted by Basya, the daughter of Pharaoh, and raised by his own mother, Yocheved. Moshe killed the Egyptian but was turned in by his own people. Forced to flee, he ended up in the house of Yisro. Moshe married Tziporah, Yisro’s daughter, and Gershon, his first son, was born. The year was approximately 2428, and Moshe was 60. Moshe received his mission at the Burning Bush. The Medresh says that the entire conversation lasted 7 days. At its conclusion, Moshe, armed with the power of Hashem’s promise and the three “signs”, was prepared to confront Pharaoh. Moshe asked Yisro for permission to go on his mission. Along the way, Hashem attempted to kill Moshe, but Tziporah saves him by giving their son a Bris Milah. Aharon went to greet Moshe, as per G-d’s commandment. Moshe and Aharon met with the Elders and received their support. Moshe and Aharon unsuccessfully confronted Pharaoh. Pharaoh punished the Jews by refusing to supply straw for the making of bricks. The Jewish officers were held responsible and were beaten by the Egyptian overseers. The Jewish officers confronted Moshe and Moshe then confronted G-d. Hashem reassured Moshe that his mission would be successful.



   

   
پاراشاي وائــرا (וארא)
پاراشای دوم از دومین جلد تورا سفر שמות

خلاصه پاراشا : پس از امتناع پرعو در مورد فرستادن بني ييسرائل از مصر، حد-اوند به بني‌‌ييسرائل وعده آزادي از اسارت را مي دهد اما آنها به علت سختي كار و مشقات زندگي، به اين گفته توجه نمي كنند. در قسمتي از پاراشا، تاريخچه خاندان پدري مشه و اهرون بيان مي شود. مشه معجزه تبديل شدن عصا به مار را در حضور پرعو اجرا مي‌‌كند، اما پرعو با ديدن اين معجزه همچنان سرسختي مي كند. پس از آن، حد-اوند به ترتيب ضرباتي را توسط مشه و اهرون بر پرعو و مصريان وارد مي سازد. پرعو پس از هر ضربت ظاهرا توبه مي كند و خواستار رفع بلايا ميشود اما پس از برقراري آرامش، دوباره به لجاجت خود ادامه ميدهد. در اين پاراشا اين ضربت ها عنوان ميشوند :
1- تبديل شدن آبهاي مصر به خون. 2- پر شدن سرزمين مصر از قورباغه‌‌ها. 3- تبديل خاك به شپش و قرار گرفتن آنها بر انسان و حيوان. 4- هجوم مجموعه اي از حيوانات وحشي و خزندگان به ميان شهرها. 5- شيوع بيماري وبـا در ميان حيوانات و مواشي مصريان. 6- بروز تاول و دمل دردناك بر بدن مصريان. 7- بارش تگرگ سنگين همراه با آتش و نابودي بخش عمده محصولات كشاورزي مصر و مواشي مصريان.

Vaera
The year is 2448 and Moshe had unsuccessfully confronted Pharaoh. The situation had gotten worse, not better, and Hashem (G-d) reassured Moshe that in fact the redemption was about to begin. The 4 statements of redemption are stated for which we have the 4 cups of wine at the Passover Seder. Moshe’s Yichus (lineage) is established. He is 80 years old and Aharon is 83. Moshe performed the miracle of the “staff turning to a serpent” and performed the first and second plagues. Moshe performed the third plague and forewarned Pharaoh about the fourth. The fourth, fifth, and sixth plagues were performed, and Moshe forewarned Pharaoh regarding the seventh. The seventh plague was performed and Pharaoh “hardens his heart” and refused to let the Jews go.



   

   
پاراشاي بـُو (בא)
پاراشای سوم از دومین جلد تورا سفر שמות

خلاصه پاراشا : پس از امتناع پرعو در مورد فرستادن بني ييسرائل از مصر، حد-اوند به بني‌‌ييسرائل وعده آزادي از اسارت را مي دهد اما آنها به علت سختي كار و مشقات زندگي، به اين گفته توجه نمي كنند. در قسمتي از پاراشا، تاريخچه خاندان پدري مشه و اهرون بيان مي شود. مشه معجزه تبديل شدن عصا به مار را در حضور پرعو اجرا مي‌‌كند، اما پرعو با ديدن اين معجزه همچنان سرسختي مي كند. پس از آن، حد-اوند به ترتيب ضرباتي را توسط مشه و اهرون بر پرعو و مصريان وارد مي سازد. پرعو پس از هر ضربت ظاهرا توبه مي كند و خواستار رفع بلايا ميشود اما پس از برقراري آرامش، دوباره به لجاجت خود ادامه ميدهد. در اين پاراشا اين ضربت ها عنوان ميشوند :
1- تبديل شدن آبهاي مصر به خون. 2- پر شدن سرزمين مصر از قورباغه‌‌ها. 3- تبديل خاك به شپش و قرار گرفتن آنها بر انسان و حيوان. 4- هجوم مجموعه اي از حيوانات وحشي و خزندگان به ميان شهرها. 5- شيوع بيماري وبـا در ميان حيوانات و مواشي مصريان. 6- بروز تاول و دمل دردناك بر بدن مصريان. 7- بارش تگرگ سنگين همراه با آتش و نابودي بخش عمده محصولات كشاورزي مصر و مواشي مصريان.
در كليه ضرباتي كه حد-اوند جهت مجازات پرعو مصريان ايجاد مي نمايد، بني ييسرائل از آنها در امان و مصون هستند تا معلوم شود كه اين وقايع خارج از روند طبيعي بوده و قدرت حد-اوند مستقيما عليه كافران وارد عمل شده است.

Bo
Moshe and Aharon forewarned Pharaoh about the Locust. His advisors begged Pharaoh to consider Moshe’s request, and Pharaoh attempted to negotiate with Moshe and Aharon that the children should stay behind. When his offer was refused, all negotiations broke down and Pharaoh chased Moshe and Aharon away. The Locust swallowed up Mitzrayim (Egypt), but Pharaoh still refused to send away the Jews. Darkness enveloped Egypt for three days. Pharaoh told Moshe that he could take out his people, but he had to leave the cattle behind. Moshe refused and Pharaoh forewarned Moshe that he could not come to him again. In truth, the next time they saw each other would be after the Death of the First Born, when Pharaoh went to Moshe. Moshe forewarned the Egyptians about the Death of the First Born. Hashem (G-d) commanded Moshe and Aharon with the very first Mitzvah to be given to the Nation. The very first Korban Pesach was described along with the Mitzvos of Matzoh, Chametz, and Pesach. The Bnai Yisroel were commanded to mark the inside of their doors with the blood of the Korban Pesach. The plague of the Death of the First Born left Mitzrayim in mourning. Pharaoh and the Egyptians hurried the Jews out of Mitzrayim. Approximately 600,000 men besides women, children, and the elderly (3,000,000 total) as well as about 1,000,000 non-Jews (the Eruv Rav) left Mitzrayim during the Exodus. It was the year 2448, and the Pasuk says that the Jews had been in Mitzrayim for 430 years. (exactly 430 years from the Bris Bain Habisarim – The Covenant Between the Halves) The laws of the Korban Pesach were reviewed. The Parsha concludes with a review of the laws of Pesach as well as introducing the Mitzvos of Pehter Chamor – the commandment to exchange all first born, male donkeys for a sheep; Pidyon Haben – redeeming the first born male child; and the Mitzvah of Tefillin.



   

   
پاراشاي بِشَـلَح (בשלח)
پاراشای چهارم از دومین جلد تورا سفر שמות

خلاصه پاراشا : پرعو همچنان از آزاد كردن بني ييسرائل امتناع مي كند. در ادامه وارد آمدن ضربتهاي ا-لهي بر مصريان، در هشتمين ضربت، ملخ برتمام مصر هجوم آورده و باقيمانده محصولات كشاورزي را از بين ميبرد. در نهمين ضربت، تاريكي غليظ و محسوس در تمام قلمرو مصريان پديد مي آيد. حد-اوند خبر آخرين ضربت يعني مرگ نخست زادگان را اعلام مي نمايد. قبل از اجراي آن، بني ييسرائل براي خروج آماده مي شوند. آنها (در ازاي اموال غير منقول خود كه در مصر باقي مي ماند و نيز بخاطر سالها بيگاري براي آنها) از همسايگان خود ظروف طلا و نقره و ديگر اموال با ارزش را درخواست مي كنند. حد-اوند در اين زمان، اولين فرمانهاي شريعت يهود را به آنها اعلام مي نمايد. ماه نيسان اول ماهها اعلام مي شود. جزئيات ميصواي قرباني پسح و استفاده از آن، مراسم موعد پسح و ممنوعيت خوردن حامص و دستور خوردن مصا در اين ايام فرمان داده مي شود. در نيمه شب پانزدهم ماه نيسان، حد-اوند هر نخست زاده غير عبري را در مصر از بين مي برد و در اين هنگام است كه پرعو با عجله خواستار خروج بني ييسرائل از مصر مي شود. پس از گذشت چهارصد و سي سال از عهد حد-اوند با اوراهام، آن قوم به همراه جمعيت زيادي از اقوام ديگر از مصر خارج شدند. حد-اوند ضمن يادآوري موضوع ممنوعيت خوردن حامص در ايام پسح، فرمانهايي مبني بر تعريف وقايع و معجزات خروج از مصر براي فرزندان، قرار دادن تفيلين بر دست و سر، و همچنين تخصيص نخست زاده هاي انسان و چهارپا به حد-اوند را بيان مي‌‌فرمايد.

Beshalach
The Bnai Yisroel (Children of Israel – Jews) had left Mitzrayim (Egypt). The closest route to Eretz Yisroel (The Land of Israel) was along the Mediterranean coast up into Israel. However; this territory was occupied by the Philistines. The Bnai Yisroel were not ready for a battle, so Hashem (G-d) lead them toward the Sea of Reeds. Pharaoh was informed that The Bnai Yisroel appeared to be lost, and he strengthened his resolve and that of his people and pursued the Jews into the Desert. The Egyptians caught up to the Jews as they were camped by the edge of the sea. (Imagine the thundering sound, and cloud of dust that 600 charging chariots must have made and you can begin to understand the pure terror that must have struck the hearts of the people.) Moshe reassured them that they only had to trust Hashem and stand silently as His awesome majesty wiped out the might of Mitzrayim. Moshe was told to stretch out his staff over the sea. Hashem separated the Jews from the Egyptians with a cloud cover and caused an Easterly wind to blow the entire night. As the waters parted, the Bnai Yisroel entered between the towering walls of water and crossed to the other side. The Egyptians chased after them into the parted waters of the sea. Moshe stretched his arm back over the sea and the waters returned to their natural state, drowning the might and glory of Egypt’s best. The Bnai Yisroel witnessed G-d’s awesome display of justice and they believed in the reality of Hashem and in the appointment of Moshe as His most trusted servant. Moshe, and then Miriam, lead the Bnai Yisroel in a spontaneous song of exaltation and thanksgiving. The incident with the bitter waters at Marah is detailed. The Bnai Yisroel struggled with the realities of their experience, attempting to balance faith with practical concerns for survival. The concerns for food and water were overwhelming and Moshe promised them quail and Maana. These “miracles” were introduced to the Jews as evidence of Hashem’s love, caring, honor and glory. The Bnai Yisroel were given strict instructions regarding the gathering and eating of the Maana. They were introduced to Shabbos, and an urn of Manna was saved for posterity. The nation traveled to Rephidim, and confronted Moshe over the issue of water. Moshe saw this as an unnecessary challenge to Hashem’s caring and love. Hashem instructed Moshe to hit the rock and bring forth water. The final episode in the Parsha was Amalek’s unprovoked attack on the newly independent nation. Yehoshua lead the attack against Amalek while Moshe, Aharon, and Chur (Miriam’s son) stood atop the battle field with Moshe’s arms stretched heavenward. Hashem commanded us to eradicate and never forget Amalek’s evil.



   

   
پاراشاي ييتـرو (יתרו)
پاراشای پنجم از دومین جلد تورا سفر שמות

خلاصه پاراشا : در ابتداي پاراشا، مسير خروج بني ييسرائل از مصر بيان مي شود. به فرمان حد-اوند، بني ييسرائل در مقابل درياي “سوف” اردو مي زنند. پرعو نظر خود را در مورد آزادي قوم تغيير داده و به تعقيب آنها مي پردازد و به نزديكي بني ييسرائل ميرسد. قوم با ديدن لشگريان پرعو هراسان شده و گروهي از آنها در مورد خروج از مصر ابراز پشيماني مي كنند. حد-اوند دستور مي دهد كه قوم به سوي دريا حركت كنند و بدنبال آن، دريا شكافته شده و آنها وارد دريا مي شوند. پس ازآن، مصريان بدنبال آنها وارد دريا شده و حد-اوند دريا را بحالت اوليه و عادي بازمي‌‌گرداند و تمام لشگريان پرعو غرق ميشوند. بني ييسرائل به نشانه سپاس بدرگاه حد-اوند، سرود “آز ياشير” را همراه با مشه مي خوانند. پس از حركت در بيابان بعلت تلخي آب منطقه، مردم به مشه اعتراض مي‌‌كنند و او با انجام معجزه اي، آب را براي آنها شيرين مي كند. در ادامه حركت، بني ييسرائل در مورد تأمين غذا غرولند مي كنند و حد-اوند براي آنها از آسمان غذايي فرو مي فرستد كه آنرا “مـان” مي نامند. حد-اوند ضمن بيان قوانين جمع آوري و استفاده “مان”، قوانين قداست شبات و ممنوعيت جمع آوري و تهيه غذا در اين روز را اعلام مي كند. در ادامه سفر، قوم بعلت كمبود آب دوباره به مشه اعتراض مي كنند و او به فرمان حد-اوند، از يك صخره براي آنها آب خارج مي كند. در پايان پاراشا، گفته شده است كه قوم “عمالق” عليه بني ييسرائل وارد جنگ شده و “يهوشوع” از طرف مشه به همراه افرادي منتخب به جنگ با آنان ميرود. او در اين جنگ با اتكا به كمكهاي ا-لهي، عمالق را ضعيف مي نمايد و حد-اوند در اين زمينه با بني ييسرائل پيمان مي بندد.

Yisro
Yisro brings Moshe’s wife and two sons to join him in the desert. In 18:10, Yisro proclaims his belief in Hashem (G-d) and identifies His manifest justice as the primary motive for his belief and conversion. Yisro observes Moshe’s daily schedule as chief administrator, judge, and teacher. He advises his son-in-law to delegate some responsibilities to a hierarchy of worthy judges and administrators. This would allow Moshe to focus his attention on those issues that demand his specific attention. Moshe listens to Yisro’s advice. This begins the preparation for Revelation. It is the 1st day of Sivan, and the Bnai Yisroel have been in the desert for 43 days. Moshe is told by Hashem to explain to the nation that they are a “kingdom of priests…” Moshe tells the nation of G-d’s expectations and they respond, “all that Hashem will command we will do.” Moshe is further instructed to tell the people to prepare themselves by immersing themselves and their clothing in a Mikveh, and to remain apart form their spouses for 3 days. Mt. Sinai is to be fenced off so that no person or animal could ascend the mountain until the shofar sounded the conclusion of Revelation. On the 3rd day, Revelation began with lightning, thunder, the sounding of a Shofar, and Mt. Sinai completely engulfed in clouds, smoke, and fire. Moshe led the nation to assemble at the foot of a trembling Mt.Sinai. Hashem summoned Moshe to ascend the mountain and instructed him to re-emphasize the prohibition against anyone ascending the mountain during Revelation. Moshe descends and discharges G-d’s wishes. With Moshe standing among the people at the foot of the mountain, Hashem spoke the Ten Commandments to the entire people. The last Part describes the reaction of the nation to Revelation. In 20:19, the Pasuk factually states that the Bnai Yisroel (Jewish Nation) collectively heard G-d speak. It is among the most fundamentally important statements in the entire Torah. The Parsha concludes with the three commandments regarding the Mizbeach (Altar).



   

   
پاراشاي ميشـپاطيم (משפטים)
پاراشای ششم از دومین جلد تورا سفر שמות

خلاصه پاراشا : در اين پاراشا، حد-اوند احكام اجتماعي و چگونگي برخورد با جرائمي همچون دزدي، خيانت در امانت، آسيب رساندن به همنوعان، بي توجهي به سلامت و امنيت ديگران را بيان مي فرمايد. اين احكام با موضوع شخص دزدي كه قادر به پرداخت مال دزديده شده نباشد و طبق حكم دادگاه شرع براي مدت معين در اختيار فردي صالح قرار مي گيرد ، آغاز شده و چگونگي رفتار با او بيان مي شود. همچنين مواردي مانند بي عفتي، انتشار شايعات، انحراف در عدالت و هر صورتي از بت پرستي منع مي شوند. در ادامه، خلاصه اي از قوانين شبات، تعطيلي امور كشاورزي در سال شميطا و برگزاري اعياد سه گانه بيان مي شود. در بخشي ديگر، تقديم اولين مرحله قرباني ها بدرگاه حد-اوند از جانب بنه‌‌ييسرائل شرح داده مي شود. در پايان حد-اوند مشه را جهت دريافت لوح‌‌هاي سنگي ده فرمان و فراگيري تعاليم تـورا به كوه فرا مي خواند و يهوشوع او را تا پاي كوه بدرقه كرده و تا بازگشت مشه به انتظار او مي‌‌نشيند.

Mishpatim
The following Part summary will list the numerous laws detailed in Mishpatim. A total of 53 Mitzvot are commanded. The Jewish slave, Jewish maidservant, manslaughter, murder, injuring a parent, kidnapping, cursing a parent. Killing of slaves, personal damages, injury to slaves, the killer ox, a hole in the ground, damage by goring, penalties for stealing. Damage by grazing, damage by fire, the unpaid custodian, the paid custodian, the borrowed article, seduction, occult practices, idolatry and oppression, lending money. Accepting authority, justice, strayed animals, the fallen animal. Justice, the Shmitah (7th) year, Shabbos, Pesach, Shavous, Succos, prohibition against milk and meat. Hashem (G-d) instructed the nation to respect the authority of His messengers, the Prophets and Rabbis. He promised to chase out the seven nations who inhabited Canaan and forewarned us against making a treaty of peace with them, or being influenced by their practices and values. Hashem stated the means by which the seven nations would be chased out of Israel, and promised that if we do as instructed no woman would miscarry. The borders of Eretz Yisroel (The Land of Israel) were defined. The conclusion of the Parsha returns to the aftermath of Revelation. Moshe built an altar, offered a sacrifice, and in 24:7 the nation proclaimed “we will first obey Hashem’s commands and then attempt to understand”. Moshe, Aharon, Nadav, Avihu, and the 70 elders have a shared vision in 24:10 and then Moshe is told to ascend Sinai where he would remain for 40 days and nights.



   

   
پاراشاي تِـروما (תרומה)
پاراشای هفتم از دومین جلد تورا سفر שמות

خلاصه پاراشا : حد-اوند دستور ساخت “ميشكان” (محل تجلي جلال ا-لهي) را به مشه اعلام مي نمايد. طبق فرمان حد-اوند از بنه ييسرائل خواسته مي شود برحسب ميل خود هدايايي را جهت ساخت مجموعه ميشكان تقديم كنند. حد-اوند جزئيات ساخت ميشكان و اسبابهاي آن را كه شامل صندوق عهد و سرپوش آن، ميز مخصوص و اسباب آن، چراغدان (مِنورا)، پرده ها، تخته ها، پايه‌‌ها و پشت بندها مي شود، شرح مي دهد. در پايان، چگونگي ساخت قربانگاه چوبي و ابعاد صحن ميشكان و ملزومات آن بيان مي‌‌شود.

Terumah
A list of raw materials necessary for building the Mishkan was presented to the Bnai Yisroel: gold, silver, copper, wool dyed sky-blue, dark red, and crimson, linen, goats wool, ram skins, acacia wood, oil, spices, incense, and precious stones. The Ark is described in detail. The cover of the Ark and the Cherubim are detailed. The weight of the cover alone, without the Cherubim, is between 150 lb. and 2500 lb. of pure gold! The Shulchan – Table and the Showbread are described. The Menorah and her utensils are described. Her weight was 1 Talent = 3000 Shekels = 150 lb. of pure gold. The basic structure of the Mishkan, consisting of beams, decorative materials and leather coverings, is outlined. The Paroches- dividing partition separating the Holy of Holies from the rest of the Mishkan is described. The ramped, copper, Mizbeach is described. The outer enclosure surrounding the entire Mishkan is described.



   

   
پاراشاي تِصَـوِه (תצוה)
پاراشای هشتم از دومین جلد تورا سفر שמות

خلاصه پاراشا : حد-اوند دستور تهيه روغن مخصوصي را براي روشن نمودن چراغدان (مِنورا) صادر مي كند. اهرون و فرزندان او (ناداو، اَويهو، اِلْعازار و ايتامار) جهت كهانت برگزيده مي شوند. افراد خاصي كه حكمت ا-لهي به آنها اعطا شده است، جهت تهيه وسايل ميشكان و لباسهاي خاص براي خدمت كهن گادول (سينه بند و قباچه، پيراهن، ردا، شلوار، پيشاني بند، عمامه و كمربند) انتخاب مي شوند. چگونگي تهيه اين موارد از طريق مشه به آنها نمايانده مي شود. همچنين چگونگي ساخت لوح مخصوص (اوريم و توميم) كه بر سينه اهرون قرار مي‌‌گرفت شرح داده مي شود. در ادامه، چگونگي اجراي مراسم ويژه جهت اختصاص دادن اهرون و فرزندان او براي كهانت، بصورت تقديم قربانيها و ريختن روغن مسح بيان مي شود. همچنين دستور تقديم قربانيهاي دائمي هر روزه بر قربانگاه اعلام ميشود. در پايان، حد-اوند دستور ساخت يك قربانگاه چوبي با روكش طلايي را جهت تقديم بخور (داروهاي يازده گانه) اعلام مي نمايد.

Tetzaveh
The following Part summary will list the numerous laws detailed in Mishpatim. A total of 53 Mitzvot are commanded. The Parsha opens with the commandment to use pure olive oil in lighting the Menorah. Aharon and his four sons were selected to be the Kohanim. The basic garments of a Kohain consisted of a turban, shirt, pants, and belt. The Kohain Gadol wore four additional garments: the Me’ill – a long outer robe; the Ayphod – a quilted vest or bibbed apron; the Choshen – jeweled breastplate; and the Tzitz – engraved, golden, forehead plate. The quilted vest is described in this Part along with the two Shoham stones. These were engraved with the names of the 12 Tribes and set on the shoulders of the Kohain Gadol. The cloth settings for the Shoham stones are described along with the jeweled breastplate. The method of fastening the breastplate to the quilted vest is explained. The breastplate was a quilted garment set with 12 stones, each engraved with the name of a Tribe. The long outer robe is described. The hem of this garment was edged with small bells intended to announce the presence of the Kohain Gadol as he walked through the Bais Hamikdash. (From this the Gemara derives that a husband, prior to entering the door of his own home, out of respect for his wife, should announce his arrival by knocking on the door.) The engraved, golden forehead plate and the Kohain Gadol’s turban are described, along with the four basic garments worn by all Kohanim. All the garments were hand made of the finest white linen. The special vestments of the Kohain Gadol were woven from a special thread spun from five different colored threads, including a thread made of pure gold. The seven day ceremony consecrating the Kohanim into their priestly service is detailed along with the consecration of the Mizbeach – Altar. The last vessel to be described is the inner, golden Altar, used to burn the daily incense offering. This offering, as well as the daily preparation for the lighting of the Menorah, could only be performed by the Kohain Gadol. The special mixture of incense called the Kitores, could only be formulated for this purpose. (The renowned biblical archeologist, Vendell Jones, claims to have unearthed a hidden cache containing 600 kilos of the Kitores, buried before the 1st Bais Hamikdash was destroyed.)



   

   
پاراشاي كي تيسـا (כי תשא)
پاراشای نهم از دومین جلد تورا سفر שמות

خلاصه پاراشا : در ابتدا، حد-اوند دستور ميدهد كه هنگام سرشماري جامعه ييسرائل هر فرد بالاي بيست سال مبلغي معين را جهت كفاره بپردازد كه اين پول براي هزينه هاي چادر محل اجتماع‏ – اُوهِل مُوعِد- بكار مي رفت. همچنين قسمتي از وظايف كهنيم به هنگام ورود به ميشكان، چگونگي ساخت بخور مقدس، آداب تهيه روغن مخصوص جهت مسح كردن اسباب ميشكان و نيز جهت مسح كهنيم به مشه اعلام مي‌‌شود. حد-اوند افرادي را كه از حكمت ا-لهي بهره مند شده و قادر به نظارت بر ساخت اسباب ميشكان مي باشند معرفي مي كند. گروهي از مردم به تصور اينكه مشه در بازگشت از كوه تأخير كرده است، اقدام به ساخت يك گوساله طلايي مي كنند. حد-اوند به مشه در بالاي كوه موضوع را آشكار نموده و قصد خود جهت مجازات قوم را با او در ميان مي‌‌گذارد. مشه تقاضاي بخشش مي كند و با فرود از كوه و مشاهده خطاكاري قوم، لوحهاي ده فرمان را بر زمين مي زند و ضمن از بين بردن گوساله، با كمك افراد سبط لوي، خاطيان را مجازات مي كند. پس از اين وقايع، مشه به بالاي كوه مي رود و بدرگاه حد-اوند استغاثه كرده و براي جماعت طلب عفو مي كند. حد-اوند به تقاضاي مشه، گوشه‌‌اي از صفات وجودي خود را به او مي نماياند. سپس به مشه فرمان مي دهد كه بار ديگر بالاي كوه برود. سپس شمه اي از احكام شرعي همانند منع شرك و دوري از مظاهر آن، رعايت فرمان استفاده از مصا در موعد پسح، اختصاص (يا بازخريد) نخست زاده انسان و چهارپا براي حد-اوند از طريق كهن، رعايت حرمت شبات و موعديم و ايجاد فاصله زماني بين استفاده از خوراكيهاي گوشتي و لبني، عنوان مي شوند. مشه پس از چهل شبانه روز اقامت در كوه سيناي با دومين سري لوحه‌‌هاي ده فرمان نزد جماعت بازمي گردد. در اين هنگام چهره او بسيار پر فروغ شده و جماعت جرأت نگريستن به روي مشه را ندارند لذا او نقابي بر چهره گذارده و تنها هنگام صحبت با حد-اوند آن را از چهره بر مي دارد.

Ki tisa
This first Part concludes the details of the Mishkan’s construction. The Bnai Yisroel are commanded to give the half Shekel toward a national census and the purchasing of the public offerings. The copper washstand, the Kiyor, is described along with the ingredients and laws of the anointing oil and the Ketores – the incense. Betzallel, the son of Chur and grandson of Miriam is identified as the chief artisan and architect of the Mishkan. (Note: he was only 13 yr. old!) The Mitzvah of Shabbos is commanded. Its juxtaposition to the details of the Mishkan provides the Gemara with the source for determining the 39 categories of Melacha prohibited on Shabbos. The story of the Golden Calf is told. Moshe ascended Sinai on the morning of Sivan 7, and remained 40 days and nights. The 7th didn’t start with a night, so it wasn’t included in the total of 40. The Jews mistakenly assumed that it was to be included and expected Moshe back on the morning of Tamuz 16. Instead, he returned the morning of Tamuz 17. By midday of the 16th, the Jews were already desperate. Chur attempts to reason with them and is killed. They approach Aharon who attempts to redirect their terror which results in the Golden Calf. Moshe appears the next morning, breaks the Luchos, marshals the tribe of Levi, and 3000 people are killed. Moshe demands Hashem’s forgiveness for the people, but moves the Ohel Moed out from the midst of the camp. Yehoshua is proclaimed the main student of Moshe. Moshe requests to understand Hashem’s system of justice. He is granted a greater understanding of Hashem than any other person in history, but is denied the ability to comprehend divine justice. Moshe is instructed to cut two new Luchos and ascend Sinai. Moshe is taught the secret formula for Teshuva (the Thirteen Names of G-d as He Manifests His Mercy) (34:6) and G-d forgives the Bnai Yisroel. Hashem establishes a new covenant with the people. He forewarns them against the influences of assimilation and intermarriage and forbids them to make any treaties with the inhabitants of Canaan. The holidays of Pesach, Shevout, and Succos are reviewed, as well as Shabbos and the basic law of Kashrus. Moshe remains on Sinai another 40 days and nights and returns on Yom Kippur carrying the second Luchos. The people see that the very being of Moshe had been transformed and that his face radiated with a inner light. Moshe fashions for himself a veil that he would wear at all times, except when receiving a prophecy and when transmitting the word of G-d to the people.



   

   
پاراشاي وَيَقْهِل (ויקהל)
پاراشای دهم از دومین جلد تورا سفر שמות

خلاصه پاراشاي ويقهل : مشه جماعت را گردهم آورده و آنچه را كه حد-اوند به او دستور داده است براي آنها بازگو مي‌‌نمايد. او ابتدا رعايت تعطيلي و قداست شبات را بر همگان گوشزد مي كند. سپس چگونگي تقديم هدايا براي ساخت ميشكان و بدنبال آن فرمان ساخت اجزاء ميشكان و لباسهاي خاص اهرون و فرزندانش را شرح مي دهد. جماعت برحسب توانايي خود هدايايي را طبق فرمان حد-اوند تقديم مي‌‌كنند تا حدي كه ميزان اين هدايا از مقدار مورد نياز فزوني يافته و مردم از ادامه تقديم هدايا بازداشته مي شوند. در ادامه، جزئيات ساخت ميشكان و اسباب آن بطور كامل تشريح مي شود.

Vayakhel
The Parsha begins with the Mitzvah of Shabbos and the penalty for her transgression. Note that Pasuk 35:5 is classic proof of the Oral Law. Those who deny the Oral Law must explain the literal translation of this verse to prohibit having any burning flame on Shabbos. This would forbid the use of lights, heat, and even Shabbos candles! It is the Oral Law which teaches us that the G-d’s prohibition was directed at lighting a fire, not having a fire. Moshe asked the Bnai Yisroel to donate the time, talents, and materials for the construction of the Mishkan. The Bnai Yisroel responded with unbridled enthusiasm. Talents and materials were donated and Betzallel and Oholiav were appointed as chief architects and artists. The response to Moshe’s appeal was so great that Moshe had to command the people to stop their donations! (see, miracles do happen!) The outer coverings of the Mishkan and the inner tapestries are detailed. The beams of the Mishkan, the Aron Hakodesh, and the Shulchan – Table are described. The Menorah and the inner Golden Altar are described. The outer ramped Altar, the Washstand, and the Mishkan’s surrounding enclosure are detailed.



   

   
پاراشاي پِقودِه (פקודי)
پاراشای یازدهم از دومین جلد تورا سفر שמות

خلاصه پاراشاي پقوده : در اين پاراشا، فهرست كارها و صورت هزينه هاي ساخت ميشكان بطور كاملا دقيق و جزء به جزء تهيه شده و به امر مشه مورد رسيدگي قرار مي گيرد و به جماعت ارائه مي‌‌شود. مشه پس از بررسي دقيق جزئيات ميشكان، آنرا مطابق فرمان حد-اوند مي يابد و بني‌‌ييسرائل را بركت مي نمايد. در ادامه، حد-اوند به مشه دستور بر پا كردن ميشكان را ضمن بيان ترتيبات آن، ابلاغ مي‌‌نمايد. در اول ماه نيسان در سال دوم خروج از مصر، مشه ميشكان را طبق ترتيبي كه حد-اوند فرمان داده بود برپا مي كند و او و اهرون با رعايت آيين مخصوص، وارد ميشكان مي شوند. در پايان، چگونگي حركت بنه‌‌ييسرائل در بيابان كه مبتني بر قرار گيري يا بالا رفتن ابر (راهنماي ا-لهي) از روي ميشكان بود، بيان مي شود.

Pekudei
Pekudei begins with an accounting of the materials used in the construction of the Mishkan. (gold = 4,386.5 lb./ silver = 15,088.75 lb./ copper = 10,620 lb.) The Kohein Gadol’s breastplate and vest are described. The remaining garments of the Kohein Gadol and the other Kohanim are detailed, and Moshe inspects the completed Mishkan. Moshe certifies that the entire project followed the exact details of Hashem’s instructions. Moshe blesses the workers. On the 1st day of Nissan, 2449, the Mishkan was assembled. After every vessel was properly in place, the presence of Hashem, the Shechina, descended in a cloud and filled the Mishkan.



   

   
پاراشاي وَييـقرا (ויקרא)
پاراشای اول از سومین جلد تورا سفر ויקרא

خلاصه پاراشا : حد-اوند به مشه، دستور تقديم قربانيها (از چهارپايان و پرندگان خاص) و چگونگي ذبح و نزديك آوردن آنها به خانه حد-ا را اعلام مي‌‌دارد و و ظايف كهن ها در اجراي مراحل آماده سازي و تقديم قربانيها را بيان مي كند. همچنين در ادامه پاراشا موضوع تقديم هداياي آردي و يا ذبايح سلامتي تشريح شده است. در بخش نهايي، چگونگي بخشش گناهان (پس از پشيماني و انجام توبه) از طريق تقديم كردن قربانيها بيان شده است و بر حسب اينكه فرد عادي يا شخص صاحب مقام اجتماعي يا يك جامعه مرتكب خطا شده باشند، تكاليف هر دسته بطور جداگانه مورد بحث قرار گرفته است. در يك پاسوق نيز حد-اوند بطور صريح، خوردن پـيه و خون را منع نموده است.

Vayikra
The instructions for offering a “Oleh” – burnt offering (fully consumed on the Alter) is detailed. This offering could be brought from a bull, or male sheep or goat. The less expensive “Oleh”, using a Turtle Dove or common dove, is described. The Mincha, an offering made from baked, fried, or deep fried matzoh type crackers is detailed. The Korban Shlomim – the peace offering, brought from male or female cattle, sheep, and goats is described. This part describes this Korban Chatas – the sin offering. Three unique sin offerings are described: 1. When the High Priest sinned 2. If the King sinned. 3. If the entire nation sinned because of a wrong ruling by the Sanhedrin – High Court. Note: A Korban Chatas could only be offered if the sin was unintentional. The Korban Chatas of a commoner is detailed, as well as the specifics of the Korban Asham – the guilt offering. This Korban was offered in instances where intentional wrong doing was implicated; such as not fulfilling an assumed oath, or doing something questionable without first ascertaining the law. Additionally, a type of Asham was offered in instances of dishonesty and swearing falsely.



   

   
پاراشاي صَـوْ (צו)
پاراشای دوم از سومین جلد تورا سفر ויקרא

خلاصه پاراشا : در ابتداي اين پاراشا، حد-اوند قوانين و مراحل تقديم قرباني و محل ذبح قربانيهاي گوناگون توسط كهن و سهم او از قرباني را اعلام مي دارد. در ادامه، تكليف شخص ناپاك در رابطه با استفاده از گوشت قرباني بيان مي‌‌شود و از ممنوعيت اكيد خوردن خون و پيه و مجازات آن نيز صحبت به ميان مي آيد. در بخش نهايي، مشه چگونگي مراحل كهانت را عملا به اهرون و پسرانش آموزش مي دهد تا پس از آن اهرون و پسرانش براي نخستين مرتبه كهانت را شروع نمايند.

Tzav
Additional instructions regarding the Olah – ascent offering, and the Mincha – meal offering are detailed. The special meal offering of the Kohain Gadol and the special inaugural meal offering of the regular Kohain is described. This was the same offering in both cases; however, the Kohain Gadol brought his offering every day while the regular Kohain did so only on the day of his inauguration into the service of the Bais Hamikdash. Additional laws of the sin offering, and the guilt offering are detailed. Additional laws of the peace offering are detailed along with those portions of the offering that must be shared with the Kohain. The remainder of the Parsha describes the first seven days of the inaugural process for Aharon and his four sons. Moshe functioned as the Kohain Gadol to officiate over the inaugural process, and Aharon and his sons were forbidden to leave the Mishkan the entire time.



   

   
پاراشاي شِـميني (שמיני)
پاراشای سوم از سومین جلد تورا سفر ויקרא

خلاصه پاراشا : در هشتمين روز آموزش و تمرين درباره چگونگي تقديم قربانيها (در اول ماه نيسان)، مشه به اهرون كهن دستور تقديم رسمي قربانيها را ابلاغ نمود و پس از آنكه اهرون اين دستور را اجرا نمود، او و مشه جماعت را دعا كردند. در اين هنگام جلال حد-اوند بر تمام قوم آشكار شد و از حضور او آتشي خارج شد و قرباني را سوزانيد و تمام قوم با ديدن اين صحنه عظيم، بسيار شاد گشتند و روي خود را بر زمين نهادند. در ادامه پاراشا چنين آمده است كه دو فرزند اهرون بخاطر ارتكاب خطا در انجام وظايف خود در قربانگاه، سوخته شدند. سپس حد-اوند بخشي از وظايف كهن ها را در قربانگاه بيان و سهم آنها را از قربانيهاي سلامتي تعيين فرمود. در بخش پاياني، علايم حيوانات حلال گوشت و توضيحات مربوط به آنها اعلام شده و مسائل مربوط به ناپاكي و چگونگي پاك شدن توضيح داده شده است.

Shemini
The Parsha begins on Nissan 1, 2449. The seven-day inauguration of Aharon and his sons was completed and the ceremonies for the Mizbeach’s consecration had begun. Over 40 offerings would be brought on that first day, each requiring the direct ministrations of Aharon. Aharon blessed the nation with the standard priestly blessing after which Moshe and Aharon blessed the nation with the special Bracha of Psalm 90. The deaths of Nadav and Avihu are recorded at the very same time that fire descended from heaven to light the Mizbeach. Their cousins removed the bodies of Nadav and Avihu from the courtyard of the Mishkan. Moshe instructs Aharon and his two remaining sons, Elazar and Isamar, that they are forbidden to overtly mourn the deaths of Nadav and Avihu in the standard manner. It is from here that we are taught the standard practices of tearing Kriyah and of mourners not cutting their hair. Moshe instructs Aharon and his sons to continue the service of the Mizbeach’s consecration. The first recorded difference in Halachik rulings is recorded between Moshe and Aharon as it pertained to the eating of the Rosh Chodesh offering. (Note 16-20, Stone Edition ArtScroll pg. 595) .The basic laws of Kosher and non-Kosher animals, fish, and fowl are recorded. Note that verses 11:4-7 is one of the established proofs for the divine authorship of the Torah. The basic laws of purity and impurity are recorded. It is important to clarify that the Torah does not associate “Tummah” impurity and “Taharah” purity with good and bad. The entire process involves the concept of life and death and the symbolic emphasis that the Torah places on serving G-d with optimism and vigor. So long as there is life there is the opportunity to grow in our relationship with G-d. The question of “Why are we commanded to keep Kosher?” is answered in 11:44-47. The Torah clearly states that the reason to keep Kosher is to emulate G-d’s sanctity. Sanctity “Kedusha” means being set apart and different. Just as G-d is apart from all things and divine in every way, so too are we to be set apart from all other nations and be different in the manner of our eating.



   

   
پاراشای تَزريعَ (תזריע)
پاراشای چهارم از سومین جلد تورا سفر ויקרא

خلاصه پاراشاي تزريع : در ابتداي اين پاراشا قوانين مربوط به زن زائو و دوره هاي ناپاكي معنوي او و ممنوعيت تماس با موارد مقدس و ورود به بيت هميقداش شرح داده ‌‌شده است. در ادامه، برخي از بيماريهاي ناپاك كننده (مانند “صارعت”) كه به علت خطاهاي گفتاري (سخن چيني و بدگويي،…) به انسان عارض مي شدند، بيان گشته و گفته شده است كه تنها كهن ها قادر به تشخيص اين بيماريها و تطهير افراد بودند، بطوريكه شخص مبتلا را ناپاك اعلام مي كردند و چنين فردي موظف بود كه تا پايان دوره بيماري خود در خارج از اردوگاه بني ايسرائل ساكن گردد. در بخش پاياني پاراشا امكان ناپاك شدن پارچه و لباسها با “صارعت” نيز عنوان شده است.

Tazria
The laws of purity and impurity as they pertain to childbirth are discussed. The basic laws of Tzaras, its diagnosis by a Kohain, the possibility of a quarantine, and the laws of Tzaras as it relates to healthy and infected skin are discussed. The laws of Tzaras as it relates to a burn, a bald patch, dull white spots, and the presence of a Tzaras blemish on clothing is detailed.



   

   
پاراشاي مِصُوراع (מצורע)
پاراشای پنجم از سومین جلد تورا سفر ויקרא

خلاصه پاراشاي مصوراع : در ابتداي اين پاراشا، درباره وظايف شخصي كه از “صارعت” – آسيبي شبيه برص كه بخاطر گناه سخن چيني و بدگويي عارض مي شد – پاك مي گرديد، به تفصيل صحبت مي شود. سپس در مورد خانه اي كه در آن آسيب “صارعت” پديدار مي گشت توضيح داده شده است. در بخش نهايي، افرادي كه بخاطر شرايط خاص جسماني ناپاك شمرده مي شدند و وظايف آنها تا زمان پاكي و پس از آن شرح داده شده و چگونگي رفتار با اين افراد در زمان ناپاكي و اجسامي كه با آنها تماس پيدا مي كنند تشريح مي گردد

Metzora
The purification process of the Metzora involving two kosher birds, a piece of cedar, some crimson wool, a hyssop branch, fresh spring water, a clay bowl, a Kohain, the Mikvah, seven days, a haircut and a Korban with its Mincha offering, is detailed. The Korban of a poor Metzora is described. The laws dealing with blemishes that appear on a house are detailed. Following the laws of Tzaraas, the Torah turns its attention to various laws dealing with bodily discharges that render the individual Tameh. Male discharges, seminal discharges, menstruation, and other female discharges are detailed. Note: The basic laws of Family Purity are stated in verses 15:19-26.



   

   
پاراشاي اَحَرِه مُوت (אחרי מות)
پاراشای ششم از سومین جلد تورا سفر ויקרא

خلاصه پاراشاي احره موت : در ابـتداي اين پاراشا، قسمتي از قوانين مختلف روز كيپور مانند قوانين ورود كهن گادول به قسمت قدس الاقداس در بيت هميقداش، مراسم تقديم قرباني روز كيپور و دستور گرفتن تعنيت و تعطيلي كامل اين روز تشريح شده و سپس قوانين تقديم قرباني توسط افراد عادي بيان مي شوند. در ادامه، از ممنوعيت خوردن خون و مجازات بسيار سنگين آن و همچنين از ممنوعيت خوردن حيواناتي كه ذبح شرعي بر آنها صورت نگرفته است سخن به ميان مي آيد. در بخشي ديگر، هر گونه پيروي از آداب و رسوم ملل مشرك منع شده و بر لزوم انجام احكام تـورا تاكيد مي گردد. در پايان، فهرستي از محارم و كساني كه ازدواج با آنها ممنوع است ذكر مي شود.

Acharei Mos
The service of Yom Kippur that was performed by the Kohain Gadol in the Bais Hamikdash is described. The Kohain Gadol may only enter into the Holy of Holies wearing his plain linen garments requiring that he change his garments five times and immerse in the Mikvah five times. The selection of the he-goats for the primary Teshuva process is described. This portion of the Torah makes up the “Avodah” that is the lengthy Musaf service on Yom Kippur. Following the description of the remaining services for Yom Kippur, the Torah discusses the prohibition of offering a Korban outside of the Mishkan or the Bais Hamikdash. The only offerings allowed were those that were brought to the Temple. The “Bamah”, as an outside altar is called, was among the most prevalent sins for which the Jews were guilty. The prohibition against eating blood is repeated. The end of Acharei Mos is devoted to a presentation of the fifteen prohibited sexual relationships. There is no doubt that G-d considers physical intimacy between a male and female as singularly important. Therefore, it is essential that there be a framework of controls for satisfying the physical. Homosexuality and bestiality are prohibited. Verses 18: 24-29 clearly state the unique relationship that the inhabitants of Eretz Yisroel have to the land and the consequences for defiling her sanctity.



   

   
پارشای قِدُوشيم (קדושים)
پاراشای هفتم از سومین جلد تورا سفر ויקרא

خلاصه پاراشاي قدوشيم : در ابتداي اين پاراشا، حد-اوند دستور مي دهد كه بنه ‌‌ييسرائل خود را مقدس نمايند. در ادامه، بخشي از قوانين مذهبي در رابطه با رفتار اجتماعي، رعايت عدالت در قضاوت، منع فساد و بي عفتي ، احكام مربوط به محصولات كشاورزي و ديگر موارد ذكر شده اند. نمونه هايي از اين فرمانها به شرح زير مي باشند :نسبت به پدر و مادر خود ترس توأم با احترام داشته باشيد – شباتهاي مرا مراعات نماييد – بنام من (حد-ا) به دروغ قسم ياد نكن – در داوري از فقير (بخاطر بيچارگي او) طرفداري نكن و بزرگ را نيز (بخاطر موقعيت اجتماعي او) در محكمه تبرئه نكن – هيچ خوراكي را با خونايه نخوريد – فـال نگيريد – غيب گويي نكنيد – دور سر خود را نتراشيد و ريش خود را (با تيغ) نتراش – از پيش پاي ريش سفيد (بحالت احترام) برخيز و بزرگ ديني را احترام بگذار و از حد-ايت ترس داشته باش.

Kedoshim
The beginning of Kedoshim states that holiness is realized through keeping Shabbos, being in awe of one’s parents, and not worshipping idols. Laws of charity, honesty, and paying wages on time are stated. Showing any deference while administering justice is forbidden as well as our responsibility to properly reprimand each other. The prohibitions against wearing shatnez – any mixture of wool and linen, cutting sideburns (payot) tattooing, premarital sex, and the use of the occult are stated. Proper and equal treatment for the convert, honesty in business, and the prohibition against worshiping the Molech are stated. The remainder of Kedoshim states the specific punishments that Bait Din would administer for engaging in any of the fifteen sexual relationships listed at the end of Acharei Mos. The very end of Kedoshim (20: 22-26) explains the concept of holiness as the means for being separate from the other nations. Three basic formats for Kedusha exist: Time, place, and person. Acharei Mos began by presenting the ultimate integration of the three in the person of the Kohain Gadol entering the Holy of Holies on Yom Kippur. The end of Kedoshim states that Eretz Yisroel (place) the Bnai Yisroel (person) and time in general are intended to reflect the integration of G-dliness into the daily lives of individuals and nations. To the extent that we realize our mission as the kingdom of priests and a holy nation will be the degree to which we retain the right to dwell in the land of Israel.



   

   
پاراشاي اِمُـور (אמור)
پاراشای هشتم از سومین جلد تورا سفر ויקרא

خلاصه پاراشا : در شروع اين پاراشا، كهنيم از ناپاك كردن خود توسط جسد ميت (به غير از موارد اضطراري) منع شده و جزئيات و موارد استثناء اين موضوع شرح داده‌‌شده است. همچنين آن دسته از كهن هايي كه داراي نقص جسماني بوده و يا به بيماريهاي ذكر شده در تـورا مبتلا باشند از خدمت و انجام مراسم خاص مربوط به خانه حد-ا محروم شده اند. در اين قسمت شرايط ويژه زناني كه كهنيم مجاز به ازدواج با آنها مي باشند نيز ذكر شده است. در ادامه، مجموعه نقائصي كه حيوانات را براي قرباني به درگاه حد-اوند مردود مي سازند ذكر مي شوند. در بخش بعدي اين پاراشا، دستورهاي مربوط به شـبـات، پسح، شمارش ايام عومر، شاووعوت، روش هشانا، كيپور و سوكوت بيان شده و بر تعطيل نمودن كامل كارها در يوم طوو ها (روزهاي اصلي موعديم) تاكيد مي‌‌گردد. سپس تهيه روغن مخصوص براي شمعدان خانه حد-ا و همچنين تهيه نانهاي مخصوص جهت تقديم در قربانگاه و استفاده كهنيم از آنها فرمان داده‌‌شده است. در ادامه با ذكر يك واقعه، مجازات كسي كه حد-اوند را ناسزا گويد بيان مي شود و پس از آن بخشي از اصول قضايي درباره صدمات جاني ذكر مي شود. در پايان، حد-اوند بر اجراي يك قانون واحد (طبق تـورا) براي تمام افراد جامعه تاكيد مي نمايد.

Emor
Specific restrictions for Kohanim and the Kohain Gadol pertaining to marriages, sexuality, and mourning. Laws pertaining to physical blemishes of the Kohanim and who can and can not eat from the priestly gifts. Laws defining what constitutes an acceptable and unacceptable blemish on an animal designated to be a Korban. The establishment of Shabbos, Pesach, the Omer, the counting of the Omer and Shavuoth. The establishment of Rosh Hashana and Yom Kippur. The establishment of Sukkoth. Laws of the Ner Tamid, the Showbread, the incident with the Blasphemer, and the penalties for Blasphemy.



   

   
پاراشاي بِهَرسينَي (בהר)
پاراشای نهم از سومین جلد تورا سفر ויקרא

خلاصه پاراشاي بهرسيني : در ابتداي اين پاراشا دستور حد-اوند مبني بر شش سال كار بر روي زمين و تعطيل نمودن كشت و كار در سال هفتم (سال شميطا) بيان شده است. همچنين پس از هفت دوره شميطا، سال پنجاهم (سال يوول) نيز مقدس و تعطيل اعلام مي شود و مالكيت زمينها به صاحبان اوليه بازمي گردد. در ادامه، چگونگي فروش املاك با توجه به قانون سال يوول شرح داده مي شود. در بخشي ديگر از پاراشا، حد-اوند در مورد لزوم كمك مالي به برادر مستمند و منع وصول بهره و سود پول از او تاكيد دارد. در پايان، ساخت هرگونه مجسمه و سنگ مصور بعنوان سمبل پرستش منع شده و بر ضرورت رعايت قوانين تعطيلي كارها در شباتها تاكيد مي شود.

Behar
BeHar begins with the laws of Shemitah and Yovel. The land lay fallow every 7th year, and after the 49th year, (7×7) it lay fallow a 2nd year for the 50th as well. Hashem (G-d) promises (25:21-22) that He will provide for the nation, regardless of the land being fallow. No one will go hungry. The return, at Yovel, of all hereditary lands to their original owners is commanded. The difference between the sale of a property in a walled city vs. an unwalled city is established. Continuing the theme of providing and dependency, we are commanded to provide for our impoverished brethren. Just as Hashem provides for us, we must provide for each other. The freeing of all Jewish slaves at the Yovel is detailed. The Torah discusses redeeming a Jewish slave from a non-Jewish owner, and the formula for how much to pay the non-Jewish master.



   

   
پاراشاي بحوقوتي (בחוקתי)
پاراشای دهم از سومین جلد تورا سفر ויקרא

خلاصه پاراشاي بحوقوتي : در ابتدا، تسهيلاتي كه حد-اوند در صورت رعايت فرمانهايش براي جامعه فراهم مي سازد، توضيح داده ميشود. سپس حد-اوند مجازاتهاي سنگيني را كه ناشي از زيرپا نهادن دستورهاي تـورا هستند بر مي شمرد و تاكيد مي نمايد كه چنانچه اين مجازاتها تنها بعنوان تصادف و حوادث طبيعي تلقي گردند، شدت آنها جهت تأديب جامعه خطاكار، چندين برابر خواهد شد. در ادامه، هدف از اين مجـازاتها، اعتـراف به گناهان و تـوبه و بازگشـت به سوي خالق اعلام مي شود. در قسمت ديگر اين پاراشا، ميزان نقدي نذرهاي سلامتي ارزشيابي ميشود و چگونگي وقف كردن اموال و روش خارج نمودن آنها از وقف شرح داده شده است. در پايان، قانون ده يك دادن از محصولات و احشام بطور مختصر ذكر مي شود.

Bechukosai
We begin reading BeChukosai. The opening verses describe the wondrous successes awaiting the nation, so long as they follow Hashem’s Mitzvos. This Part is called the Tocheche – The Rebuke. It is a lengthy description of the terrible punishments awaiting the nation, if they do not follow the Torah. It is customary for the Baal Koreh (Reader) to have this Part, and to read it faster and more quietly than the rest of the Parsha. The established prices for endowments of individual worth, or that of an animal, are listed. The final portion deals with endowments of property to the Bais Hamikdash.



   

   
پاراشاي بَميـدبـار (במדבר)
پاراشای اول از چهارمین جلد تورا سفر במדבר

خلاصه پاراشا : در سال دوم خروج از مصر، حد-اوند به مشه و اهرون دستور سرشماري جامعه را (به غير از سبط لوي) بكمك سران اسباط بنه‌‌ييسرائل ابلاغ مي نمايد و نتيجه اين سرشماري بطور مشروح ذكر مي شود. سپس بنه‌‌ييسرائل موظف مي شوند كه از اين پس با آرايش و دسته بندي نويني بر حسب سبط و خاندان پدري خود در بيابان حركت نمايند و به همان ترتيب نيز در پيرامون ميشكان اردو بزنند. در ادامه پاراشا، حد-اوند سبط لوي را (بجاي نخست زاده هاي جامعه كه با گناه شركت در پرستش گوساله طلايي، شايستگي خود را در زمينه اجراي برخي مراسم از دست داده بودند) جهت خدمت در امور مقدس ميشكان و تقديم قرباني به خود اختصاص ميدهد. در اين مرحله است كه بدستور حد-اوند سرشماري سبط لوي بگونه اي متفاوت با ساير اسباط انجام مي شود و بدنبال آن وظايف هر دسته از خاندان لوي در مورد نگهداري و حمل قسمتهاي مختلف ميشكان اعلام مي گردد.

Bamidbar
Moshe counts all males over the age of 20, and registers them according to their paternal ancestry. The total, not including Shayvet Layvie, was 603,550. The total number of Jews was around 3 million. The tribes are each assigned their position within the camp, and in the order of the traveling. In preparation for separating the tribe of Layvie, the Torah establishes Aharon’s genealogy. Although the Kohanim were also from the Tribe of Layvie, they were counted by themselves. Moshe counts the Leviyim according to their three basic families: Gershon, Kehas, and Mirarri. Their individual responsibilities in transporting the Mishkan is stated, and their total was 22,000. Being that the Leviyim were to be in direct exchange for the first born, Moshe counts all the first born in the rest of the nation. Their total was 22,273. The extra 273 first born are instructed to redeem themselves from Aharon the Kohain for 5 silver shekels. The Parsha concludes with detailed instructions for the family of Kahas. Their primary responsibility was to transport the vessels of the Mishkan. Only Aharon and his sons were allowed to cover the vessels in preparation for transport. Once covered, the family of Kahas did the actual carrying.



   

   
پاراشاي ناسُـو (נשא)
پاراشای دوم از چهارمین جلد تورا سفر במדבר

خلاصه پاراشا : در ابتدا، ادامه موضوع سرشماري و شرح وظايف هر دسته از خاندان لوي در مورد نگهداري و حمل قسمتهاي مختلف ميشكان شرح داده مي شود. سپس حد-اوند دستور خارج شدن افراد ناپاك را از اردوگاه مقدس بنه‌‌ييسرائل بطور موقت (تا پايان زماني كه آنان پاكي خود را بازيابند) اعلام مي نمايد. بخشي از پاراشا به موضوع زن “سُوتا” اختصاص يافته است. “سوتا” زني بود كه در مورد او شك انحراف و خيانت به همسر بوجود آمده بود اما شاهدي براي محكوميت يا تبرئه او وجود نداشت. حد-اوند روشي را به كهن ارائه نمود كه از طريق آن، حقيـقـت بر همگـان آشكار مي گشت و اتهام يا بي گناهي آن زن اثبات مي شد. در بخش ديگر، تكاليف و وظايف افرادي كه مايل بودند براي مدت زماني معين، شرايط ويژه پرهيزگاري را (جهت نزديكي بيشتر به پروردگار) بر خود قبول نمايند، شرح داده شده است. چنين افرادي “نازير – پرهيزگار” خوانده مي شدند. در ادامه، حد-اوند به كهنيم دستور دعا و براخا كردن بنه‌‌ييسرائل را صادر مي نمايد. اين دعا هر روز صبح در تفيلاهاي جماعتي توسط كهن ها خوانده مي‌‌شود. در قسمت آخر، فهرست كامل هدايايي كه رؤساي اسباط جامعه جهت افتتاح ميشكان تقديم نمودند بيان شده است. در آخرين پاسوق نيز بطور كاملا مختصر، چگونگي كلام گفتن حد-اوند با مشه بيان مي شود.

Naso
The family of Gershon is assigned to carry the curtains and tapestries of the Mishkan. The family of Merrari is assigned to carry the beams, poles, and sockets that comprised the walls of the Mishkan. The families of Gershon and Merrari are counted. The laws regarding sending out of the camp: the Mitzora, the Zav (a type of discharge), and anyone who has come in contact with a dead body, are stated. The law of stealing from a convert (making restitution if someone steals from a convert who then dies without any heirs) is commanded. The laws and procedures for the Sotah – the accused adulteress; and the Nazir are explained. Being that the Leviyim were to be in direct exchange for the first born, Moshe counts all the first born in the rest of the nation. Their total was 22,273. The extra 273 first born are instructed to redeem themselves from Aharon the Kohain for 5 silver shekels. The Korbonos offered by the princes of each Shevet at the inauguration of the Mizbeach are listed.



   

   
پاراشاي بِـهَعَلُوتْخا (בהעלותך)
پاراشای سوم از چهارمین جلد تورا سفر במדבר

خلاصه پاراشا : در ابتدا حد-اوند روشن نمودن چراغهاي منوراي هفت شاخه مخصوص ميشكان را به اهرون دستور مي دهد. سپس تطهير لوي ها براي خدمت در ميشكان دستور داده مي شود و حدود سني آنها براي خدمت تعيين مي گردد. در ادامه فرمان برگزاري مراسم قرباني پسح در چهاردهم ماه دوم (پسح شِني) براي كساني كه بخاطر تماس با ميت ناپاك بوده يا در راه دور بوده اند، اعلام مي شود. پس از آن گفته‌‌شده است كه حركت اردوگاه بنه‌‌ييسرائل بر حسب فرمان هشم صورت مي گرفت و خواست هشم در اين مورد توسط بالا رفتن يا توقف ابر ا-لهي بر روي ميشكان جلوه گر مي شد. همچنين حد-اوند دستور مي دهد كه شيپورهاي مخصوصي ساخته شوند تا در موقعيت هاي ويژه، با روشهاي مختلف نواختن در آن، گروههاي مختلف بنه‌‌ييسرائل گردهم آيند. در بخشي ديگر، ترتيب حركت اين اردوگاه بيان مي‌‌شود. در ادامه اين پاراشا آمده است كه بنه‌‌ييسرائل در مورد غذاي روزانه خود غرولند كرده و از خوردن “مـان” اظهار دلتنگي نمودند. حد-اوند پس از اينكه براي آنها پرندگاني را بعنوان غذاي گوشتي تامين نمود، آنها را بخاطر تمرد از خواست و مصلحت ا-لهي بسختي تنبيه نمود. در ضمن همين واقعه، مشه از اينكه به تنهايي بار سنگين مسئوليت اين جمعيت عظيم را تحمل نمايد، شكوه نمود. حد-اوند نيز بر هفتاد نفر از بزرگان برگزيده قوم، فيض خود را جاري نمود و آنان توانايي كمك به مشه را پيدا كردند. در پايان، موضوع سخن چيني ميريام خواهر مشه در مورد زندگي شخصي مشه بيان شده است وبدنبال آن حد-اوند ميريام را بخاطر اين گناه، به بيماري صارَعَت مبتلا نمود. اما با تفيلايي كه مشه در حق خواهرش خواند، حد-اوند مجازات او را تخفيف داد و ميريام پس از هفت روز، از آن بيماري شفا يافت.

Beha’aloscha
Aharon is instructed to light the Menorah, and the Menorah’s construction is reviewed. Moshe is commanded to inaugurate the Leviyim into the service of the Mishkan. The Leviyim are inaugurated into Temple service. Their term of service was from age 25 to age 50. The Bnai Yisroel keep their second Pesach since leaving Egypt. The laws of Pesach Shaynie – the makeup Pesach (one month after Pesach) are taught for those who were unable to bring the Pascal Lamb at the appropriate time. The movement of the Pillar of Clouds as the indicators of when to set or break the camp is identified. In addition to the Pillar of Clouds, Moshe is commanded to make two silver trumpets that would be used to herald the traveling of the encampment, or the movement of troops during war. The description of the nation’s travels from the desert of Sinai is recorded. Moshe approaches Yisro, who refuses his offer to join them in Eretz Yisroel. The two verses of “When the Ark went forth” are stated, and then things begin to unravel. The main body of this Part describes the nation’s complaints against the physical conditions of their dwelling in the desert. The Manna is described in contrast to the nation’s desire for “real food”. Moshe expresses his frustrations as leader, and Hashem promises to send quail to satisfy the people’s desire for meat. Moshe is instructed to appoint a Sanhedrin to help him govern and teach the nation. The 70 Elders are divinely confirmed, and Eldad and Maydad prophesies the transition of leadership from Moshe to Yehoshua. The quail descend upon the camp in such quantity that each person collected 1000 lb. of meat. Aharon and Miriam speak Lashon Harah about Moshe, resulting in Hashem confirming Moshe as His preeminent servant and prophet. Miriam is afflicted with Tzaraat.



   

   
پاراشاي شِـلَح لِخا (שלח)
پاراشای چهارم از چهارمین جلد تورا سفر במדבר

خلاصه پاراشا : مشه دوازده نفر را (به نمايندگي از 12 اسباط بني ايسرائل) جهت بازديد و بررسي به سرزمين مقدس اعزام مي نمايد. ده نفر از آنها پس از بازگشت، شروع به بدگويي در رابطه با آن سرزمين نمودند و اظهار داشتند كه ورود به آن سرزمين بخاطر قدرتمند بودن ساكنان آن غير ممكن است. هر چند كه دو نفر ديگر از آنها به نامهاي “پيِهُوشوعَ” و “كالِوْ” ورود به آن سرزمين را با اتكا به اراده حد-اوند حتمي دانستند، با اين حال تمام جماعت در آن شب (كه مصادف با شب نهم آو بود) بخاطر اين موضوع گريستند و بازگشت به مصر را آرزو نمودند. حد-اوند بخاطر بي ايماني و ناسپاسي اين جماعت در برابر تمام خوبيهايي كه به آنها شده بود ، مجازات بسيار سختي را بر آنان حكم نمود، اما با وساطت مشه بدرگاه حد-ا، در مجازات اين قوم تخفيف داده شد و علاوه بر آنكه تمام بدگويي كنندگان درباره سرزمين مقدس كشته شدند، مقرر گرديد كه اين قوم مدت چهل سال در بيابان سرگردان باشد و تمام مردان بالاي بيست سال (به غير از يهوشوع و كالو و خاندان سبط لوي) بتدريج در طول چهل سال در بيابان جان خود را از دست بدهند. در ادامه پاراشا، نحوه تقديم قربانيها بصورت نذر يا داوطلبانه يا در اعياد اعلام مي شود. همچنين دستور جدا كردن مقداري از خمير به ‏هنگام پخت نان و اهداء آن در راه حد-اوند (دادن به كهن) ذكر شده است. سپس چگونگي كفاره اشتباهي كه در انجاميصواها بطور شخصي يا جماعتي رخ مي دهد از طريق تقديم قرباني شرح داده مي شود. در قسمتي از پاراشا، موضوع فردي كه در روز شبات به جمع آوري هيزم پرداخته بود و در نهايت بدستور مستقيم حد-اوند مجازات شد، بيان مي شود. در پايان، دستور چگونگي تهيه و استفاده از صيصيت بعنوان يادآوري فرمانهاي ا-لهي اعلام مي شود.

Shlach
Moshe sends the Spies on their mission. The Spies return carrying the massive fruits of the land. They deliver their negative report and the nation looses its faith in G-d and Moshe. Moshe successfully argues for the life of the nation, and Hashem issues the 40 year decree of wandering and dying. The Spies die, and the nation is informed of their own punishment. The laws of the Mincha – meal offering are stated. The laws of separating Challah – the dough offering, and the communal sin offering are stated. The individual sin offering; the incident with the man who transgressed Shabbos by gathering sticks; his punishment; and the Mitzvah of Tzitzit, conclude the Parsha.



   

   
پاراشاي قُـورَح (קרח)
پاراشای پنجم از چهارمین جلد تورا سفر במדבר

خلاصه پاراشا : “قورح” به همراه دويست و پنجاه نفر (از جمله داتان و اَويرام) عليه مشه و اهرون قيام كرد و به رياست آن دو بر اجتماع بنه ييسرائل اعتراض نمود. مشه جهت اثبات و آشكار شدن حقيقت پيشنهاد داد كه روز بعد، قورح و جمعيت او از يكسو و اهرون از سوي ديگر، هر كدام مجمري از بخور خاص را به درگاه حد-اوند تقديم نمايند و پذيرفته شدن بخور هر گروه، نشانه آن باشد كه حد-اوند گروه بر حق را انتخاب نموده است. با شدت يافتن ضديت قورح عليه مشه و اهرون، حد-اوند بر تمام جامعه غضب نمود، اما مشه در حق جامعه به درگاه حد-اوند شفاعت نمود و مقرر شد كه تنها قورح و طرفداران او مجازات گردند. پس از اين بود كه زمين بصورت معجزه آسا دهان باز كرد و قورح و تمام املاك و دارائيهاي طرفداران او را بلعيد و آتشي نيز از جانب حد-اوند فرود آمد و آن دويست و پنجاه نفر (آورندگان بخور) را سوزانيد. پس از اين واقعه باز عده‌‌اي از جامعه عليه مشه و اهرون غرولند كرده و آنها را در كشته شدن آن گناهكاران (قورح و دسته او) مقصر دانستند. خشم حد-اوند بار ديگر بر اين جماعت برافروخته شد و با وجود تلاش مشه و اهرون جهت طلب عفو براي اين جماعت، عده كثيري از اين متمردين كشته شدند. در ادامه، حد-اوند جهت اثبات حقانيت كهانت اهرون و سبط لوي در انجام امور خدمت مقدس ميشكان، فرمود كه از هر سبط يك عصا گرفته شود و نام اهرون بر روي عصاي سبط لوي نوشته شود و مجموعه اين عصاها در كنار لوحهاي مقدس ده فرمان قرار داده شوند. عصايي كه در روز بعد شكفته شود نشانگر برگزيده شدن آن سبط بدرگاه حد-اوند خواهد بود. روز بعد عصاي اهرون شكوفه كرد و ميوه داد و حقانيت او بار ديگر بر همگان آشكار شد.در بخش ديگر پاراشا، حد-اوند قسمتي از وظايف كهن ها و لوي ها را شرح مي‌‌دهد و قانون ده يك دادن به لوي نيز بيان مي‌‌شود.

Korach
Korach, along with Dattan, Aviram, and 250 men from Shevet Reuven, challenged Moshe and Aharon’s leadership. Moshe set the next day for a showdown, hoping that the rebels would reconsider their rebellion. After attempting to convince Korach to reconsider, Moshe attempted to sway Dattan and Aviram. Moshe’s efforts were rebuffed. The next day Hashem instructed Moshe and the nation to separate themselves from the tents of Korach, Dattan, and Aviram. Moshe proclaimed that his and Aharon’s leadership would be divinely confirmed through the way in which Korach and his followers would die. Korach, Dattan, and Aviram, along with their entire families were swallowed up by the earth, while the 250 men from Reuven were consumed by a heavenly fire. A rebellion broke out among the people, and Aharon had to intervene in order to stop the plague sent as a punishment against the people. 14,700 people perished in the plague. Aharon’s appointment as Kohain Gadol is reconfirmed through the test of the staffs. Aharon’s staff was the only staff that miraculously sprouted almonds. Aharon’s staff is placed in the Holy of Holies. The duties of the Kohanim and Leviyim are stated along with a list of the Kohain’s share in the nations produce and live stock. The Levite’s share of the nation’s produce and the gifts given by the Laviyim to the Kohanim are stated.



   

   
پاراشاي حوقت (חקת)
پاراشای ششم از چهارمین جلد تورا سفر במדבר

خلاصه پاراشاي حوقت : اين پاراشا با تشريح حكم “پارا ادوما” يا ماده گاو قرمز رنگ شروع مي شود. آب حاوي خاكستر اين گاو جهت طاهر نمودن افرادي كه از طريق تماس با ميت، ناپاك شده بودند بكار مي رفت. در ادامه، موضوع درگذشت ميريام – خواهر مشه – بيان شده است و بدنبال آن شكايت بنه ييسرائل از نبودن آب ذكر شده است. مشه به فرمان حد-اوند بطور معجزه آسا از صخره اي براي جماعت آب بيرون آورد. پس از اين جماعت در مسير خود به مرز سرزمين “ادوم” رسيدند و تقاضاي عبور نمودند اما با مخالفت طرف مقابل روبرو شدند. در همين مكان بود كه بنا به فرمان حد-اوند، اهرون به همراه مشه و العازار (پسر اهرون) به بالاي كوهي رفتند و اهرون در آن مكان فوت نمود. در بخش ديگر موضوع حمله پادشاه “عراد” به اين قوم مطرح مي شود كه بدنبال آن بنه ييسرائل با توكل به حد-اوند او را شكست دادند. همچنين بني ييسرائل بار ديگر از خوراك آسماني خود (مـان) شكايت كردند كه بلافاصله با مجازات حد-اوند مواجه گشتند.در ادامه موضوع يرخورد بنه ييسرائل با پادشاهان سرزمينهاي اموري و باشان بيان شده است.

Chukas
The laws of the Red Heifer, are detailed. In Nissan of the 40th year, Miriam died. The well dried up and the nation gathered against Moshe and Aharon to complain about their thirst. The hitting of the rock occurred and Moshe and Aharon were forbidden to enter into Eretz Yisroel. Edom refused to allow the Jews to travel through their land. Aharon died and Elazar succeeded his father as Kohain Gadol. They encountered the southern Canaanites (13 miles west of the Dead Sea) and bested them in battle. Following Aharon’s death the protective clouds departed and the nation began to complain about the living conditions. G-d sent poisonous snakes to attack the nation and Moshe was instructed to create the copper snake on a stick to miraculously save those having been bitten. The nation traveled to Yeshimon northeast of the Dead Sea. In the conclusion of Chukas, the nation was refused access to the lands of Sichon and Og and Moshe led them into victorious battle against them.



   

   
پاراشاي بالاق (בלק)
پاراشای هفتم از چهارمین جلد تورا سفر במדבר

خلاصه پاراشاي بالاق : “بالاق” پادشاه “موآو” آوازه پيروزي بنه ييسرائل بر پادشاهان “اموري” را شنيد و دانست كه علت برتري اين قوم در آن جنگ وابسته به قدرت كلام و دعاي آنان بوده است. لذا او عده اي از سران موآو را نزد “بيلعام” (فردي ناصالح كه داراي قدرت سحر بالا بود) فرستاد و تقاضا نمود كه با او همراه شده و اين قوم را با نيروي كلام خود نفرين نمايد. بيلعام از حد-اوند شنيد كه نبايد اين قوم ا-لهي را نفرين نمايد و تنها مجاز است آنچه را كه حد-اوند در دهان او مي گذارد بيان كند.بيلعام جند بار قصد نفرين بنه ييسرائل را كرد، اما هر بار از سوي حد-اوند با شكست مواجه شد. در بخش پاياني موضوع آلوده شدن عده اي از جامعه به فساد و مجازات آنها توسط حد-اوند و عمل غيرتمندانه “پينحاس” بيان شده است.

Balak
Balak begins with King Balak’s offer to Billam the Prophet to curse the Jewish people and G-d’s refusal to allow him to accept. Balak sent a second negotiating team and Billam was given permission to go. Along the way the incident with the talking donkey occurred. Billam failed his first two attempts at cursing the Bnai Yisroel and blessed them instead. Billam attempted his final curse but again blessed the Jews. As he left in disgrace, Billam told the assembled coalition of kings of their eventual destruction by the Jews. As a parting shot against the Jews, he advised Balak to seduce the Jewish men with Midianite women which would bring G-d’s wrath down upon the nation. The Parsha concludes with the incident of Baal-Peor and Pinchas’s heroism.



   

   
پاراشاي پينحـاس (פנחס)
پاراشای هشتم از چهارمین جلد تورا سفر במדבר

خلاصه پاراشا : در ابتداي اين پاراشا، حد-اوند بعنوان پاداش غيرتمندي پينحاس (كه با عمل خود خشم حد-اوند را نسبت به جماعت فرونشانيد) با او پيمان سلامتي برقرار نمود و كهانت ابدي را به او و نسلهاي بعدي او نيز اعطا فرمود. سپس حد-اوند دستور دوري از ميدياني ها را صادر فرمود زيرا آنها قصد داشتند كه بنه ييسرائل را از طريق آلوده نمودن به بت پرستي و فساد، تباه سازند (كه اين توطئه با عمل شجاعانه پينحاس پايان يافت). پس از اين، حد-اوند دستور سرشماري جامعه را صادر فرمود و بدنبال آن چگونگي تقسيم سهم زمين براي هر خاندان اعلام شد. در قسمتي از پاراشا، موضوع ادعاي دختران “صلوفحاد” در مورد ارث مطرح شده و نحوه ارث بردن زمين در حالتهاي خاص شرح داده مي شود. سپس حد-اوند فرارسيدن روزهاي پاياني عمر مشه را اعلام مي كند و به او دستور مي دهد كه بالاي كوهي برود و از آنجا سرزمين مقدس را نظاره كند. مشه بلافاصله موضوع رهبري آينده ملت را مطرح مي نمايد و حد-اوند، “يهوشوع بن نون” را بعنوان جانشين مشه برمي گزيند. ساير بخشهاي پاراشا، به بيان دستورهاي حد-اوند در مورد تقديم قرباني هاي مختلف مانند قرباني دائمي (هر روزه)، قرباني روز شبات، قرباني هاي اول ماهها، ايام پسح، شاووعوت، كيپور، سوكوت و شميني عصرت اختصاص يافته است

Pinchas
As a reward for his act of zealousness, Pinchas is appointed as a Kohain. Although a grandson to Aharon, he was not included in the original selection of Kohanim. No other person would ever be so honored. Moshe is told to do battle against the Midianites in retaliation for the incident at Baal Peor. Moshe counts the Bnai Yisroel in preparation for entering Eretz Yisroel. The total number of men over 20 years old, not including the Leviyim, is 601,730; compared to 40 years earlier when it was 603,550. If you include all men, women and children, the total is approx. three million. Moshe divides Israel through a lottery that miraculously matched each tribe to its proper portion. The Leviyim are counted. Motivated by the “shayla – question” of Tzelafchad’s daughters regarding their father who died without any sons, the laws of inheritance are discussed. Moshe is told to prepare for his death, and Yehoshua is chosen as his successor. The remainder of the Parsha details the various public sacrifices offered throughout the year: daily, Shabbos, Musaf, Rosh Chodesh, and every Yom Tov.



   

   
پاراشاي مطوت (מטות)
پاراشای نهم از چهارمین جلد تورا سفر במדבר

خلاصه پاراشاي مطوت : ابتدا، حد-اوند قوانين مربوط به نذر كردن و شرايط خاص آنرا در مورد افراد مختلف شرح مي دهد. سپس. بنه ييسرائل در رويارويي با ميدياني ها پيروز شدند و پس از بازگشت سپاهيان، حد-اوند چگونگي تقسيم غنايم را به مشه فرمان داد. پس از اين وقايع، دو سبط رئوبن و گاد از مشه تقاضا كردند كه سرزمينهاي به تصرف درآمده را در اختيار آنان قرار دهد.

Mattot
Moses conveys the laws governing the annulment of vows to the heads of the tribes of Israel.
War is waged against Midian for their role in plotting the moral destruction of Israel, and the Torah gives a detailed account of the war spoils and how they were allocated amongst the people, the warriors, the Levites and the High Priest.The tribes of Reuben and Gad (later joined by half of the tribe of Menasseh) ask for the lands east of the Jordan as their portion in Moses conveys the laws governing the annulment of vows to the heads of the tribes of Israel.
War is waged against Midian for their role in plotting the moral destruction of Israel, and the Torah gives a detailed account of the war spoils and how they were allocated amongst the people, the warriors, the Levites and the High Priest.The tribes of Reuben and Gad (later joined by half of the tribe of Menasseh) ask for the lands east of the Jordan as their portion in the Promised Land, these being prime pastureland for their cattle. Moses is initially angered by the request, but subsequently agrees on the condition that they first join, and lead, in Israel’s conquest of the lands west of the Jordan.



   

   
پاراشاي مسعه (מסעי)
پاراشای دهم از چهارمین جلد تورا سفر במדבר

خلاصه پاراشاي مسعه : در ابتدا، حد-اوند كليه منزلگاه هايي را كه بنه ييسرائل طي چهل سال در بيابان پيمودند، بر مي شمرد. سپس حد-اوند دستور نابود كردن كليه مظاهر بت پرستي اقوامي را كه در مسير حركت بنه ييسرائل بودند صادر مي فرمايد. در بخش بعدي، چگونگي تقسيم املاك ميان اسباط جامعه بيان مي شود و قسمتهايي از سرزمين نيز به لوي ها اختصاص مي يابد. در ادامه، حد-اوند مصاديق قتل غير عمد را شرح ميدهد و در اين رابطه فرمان ميدهد كه شهرهايي بعنوان تبعيدگاه و گريزگاه جهت قاتلين غير عمد اختصاص يابد.

Masei
The forty-two journeys and encampments of Israel are listed, from the Exodus to their encampment on the plains of Moab across the river from the Land of Canaan.Also in Massei: The boundaries of the Promised Land are given, and cities of refuge are designated as havens and places of exile for inadvertent murderers. The daughters of Tzelafchad marry within their own tribe of Menasseh, so that the estate which they inherit from their father should not pass to the province of another tribe.



   

   
پاراشاي دواريــم (דברים)
پاراشای اول از پنجمین جلد تورا سفر דברים

خلاصه پاراشا : مشه، تاريخچه وقايع چهل ساله زندگي بنه ييسرائل در بيابان را مرور مي كند و بطور ضمني، خطاهاي اين قوم را گوشزد مي نمايد. قرار دادن افرادي فرهيخته بعنوان سران و داوران جامعه، فرستادن افرادي براي بازرسي سرزمين مقدس و پيامدهاي آن، عبور آرام از كنار برخي اقوام و جنگ با برخي از اقوام ديگر و تبعات آن، از جمله وقايعي هستند كه در اين پاراشا يادآوري مي شوند.

Devarim
Moshe recounts the history of the 40 years from after the 2nd Luchos, until the request by the people to send the Spies. (Pasuk 12 is read to the tune of Eicha – Lamentations) He notes the establishment of the Sanhedrin and the Judicial system. The incident of the Meraglim – Spies and its terrible punishment is related. Remember, the sin of the Spies and the decree for that generation to die out in the desert occurred today, on Tisha B’Av 2449, 3266 years ago. Moshe jumps 38 years during which the decree of the 40 years was carried out and focuses on Israel’s encounter with the nations of: Eisav, Moav, and Ammon. The battles with Sichon and Og and the acquisition of Trans-Jordan are retold. Trans-Jordan is given to the 2 1/2 tribes, and Yehoshua is encouraged to view these victories as a promise of future success in taking Land.



   

   
پاراشاي وائِتْحَـنَن (ואתחנן)
پاراشای دوم از پنجمین جلد تورا سفر דברים

خلاصه پاراشا : در ادامه مرور تاريخچه چهل ساله اقامت بنه ييسرائل در بيابان، مشه اعلام مي دارد كه او از حد-اوند اجازه ورود به سرزمين مقدس را درخواست كرد، اما حد-اوند با اين موضوع مخالفت نمود و اعلام داشت كه يهوشوع (جانشين مشه) آن ملت را به سرزمين وارد خواهد نمود و مشه تنها اجازه يافت كه آن سرزمين را از دوردست نظاره كند. پس از اين مشه به بنه ييسرائل توصيه مي نمايد كه فرمانها و تعاليم تـورا را بطور دقيق حفظ و اجرا نمايند. او موقعيت ويژه اين قوم را مبني بر اينكه موفق شدند احكام ا-لهي را بطور نزديك و گاه مستقيما از منبع آن دريافت نمايند، يادآوري كرده و از آنان مي خواهد كه از گذشته خود عبرت بگيرند و هشدار مي دهد كه در صورت فراموش نمودن و دور شدن از پيمان ا-لهي، ذلت و اسارت در انتظار آنها خواهد بود. سپس مشه سه شهر را بعنوان شهرهاي (تبعيدگاه) جهت قاتلان غيرعمد تعيين مي نمايد. در بخشي ديگر، او ده فرمان را تكرار كرده و تاكيد مي نمايد كه جماعت بايد همواره به ياد داشته باشند كه در صحنه اعطاي ده فرمان، هيچگونه شكل يا تصويري را از حد-اوند مشاهده ننمودند. سپس بخش اول “شمع ييسرائل” براي بنه‌‌ييسرائل بيان ميشود كه در آن موضوع هاي عشق و ايثار بدرگاه حد-اوند، آموزش تعاليم تـورا بـه فـرزندان و انجام ميصواهاي “تفيلين” و “مزوزا” بعنوان علامتهايي جهت يادبود فرمانهاي حد-ا، ذكر شده اند. در ادامه، حد-اوند ازدواج و معاشرت با اقوام بت پرست را منع نموده و دستور مي دهد كه هرگونه مظاهر شرك و بت پرستي از بين برود. در آخرين پاسوقهاي اين پاراشا، موضوع پاداش و مجازات ا-لهي بطور اجمال بيان مي شوند.

Vaeschanan
Moshe beseeched Hashem to enter the Land. However, he seemingly blamed the nation when his request was turned down. Moshe explained the foundation of our divine mission, which will be recognized by the other nations. Moshe stressed allegiance to Hashem and the consequences to ourselves and our children if we do not keep the law. Moshe designated the Cities of Refuge, and reviewed the entire experience of Revelation. Moshe stressed the reaction of the nation after te giving of the Torah, and forewarned them not deviate from the Torah, either to the right or the to the left. The first paragraph of Shema is recorded. (6:10-15) Moshe warned the people about the dangers of prosperity, and directed them to keep the commandments and remember the Exodus. Moshe forewarned them about the dangers of assimilation and told them to always remember that they are the Chosen People.



   

   
پاراشاي عقو (עקב)
پاراشای سوم از پنجمین جلد تورا سفر דברים

خلاصه پاراشا: مشه در ادامه رهنمون هایش به بنه ایسرائل یادآور وقایع چهل سال مهاجرت گذشته می شود. نیز به تشریح پاداش از اجرای اوامر الهی و انجام فرامین تورا می پردازد، عهدی که خداوند با جد بنی ایسرائل بست را بازگو می کند، مشقات و سختیها طی اقامتشان در صحرا و کمک ها و معجزات مکرر خداوند. مشه اشاره می کند به معجزه هایی که هرگز این رخداد برای هیچ ملتی انجام نشده و نخواهد شد. و نیز تاکید می کند در امر جای آوردن شکرانه الهی پس از صرف غذا (همراه با نان) (بیرکت همازون)، سپس هشدار می دهد که پس از رسیدن به نعمات و پاداش های این دنیا مبادا هرگز غافل شوند و به خود ببالند، زیرا تمام نعمات ارزنی شده متعلق به ایزد یکتاست و تنها به خاطر گذرانیدن زندگی آنان در اختیارشان قرار داده. مشه اشاره می کند به رفتارها و عادات زشت، سرکشی ها، بی ایمانی ها که باعث اقامت چهل ساله آنان در بیابان گردید. اگر امروز اجازه ورود به سرزمین مقدس را دارند، بخاطر قول و عهد ابدی خداوند با پدران بنی ایسرائل بوده، سپس یادآور خطای ساختن گوساله طلایی در پای کوه سینای و سجده کردن آن قوم که همین امر باعث برافروختن خشم مشه شد و مشه از فرط خشم آن دو لوح را که پس از 40 شبانه روز به سر بردن در کوهستان سینای از خداوند دریافت کرده بود بر زمین زده و شکست. بخاطر استغاثه و تفیلایش به درگاه الهی بود که خداوند از نابودی حتمی بنی ایسرائل صرف نظر کرد و تمامی این معجزات را از دلایل روشن و نشانه هایی آشکار بر بزرگی و یکتایی ذات احدیت می شمارد.
مشه در ادامه صحبت هایش توضیحی در مورد (وهایا ایم شاموع) بخش دوم شمع ایسرائل سریعا تاکید می کند، لزوم تعلیم تورا با اطفال و نیز استفاده از تفیلین و مزوزا برای بنی ایسرائل امریست واجب و ضروری. در خاتمه مرزهای آینده ایسرائل را مشخص نموده و نوید تسخیر آن را بدست قوم بنی ایسرائل می دهد.

Eikev
Moshe details the general rewards for following the Torah, and encourages the nation to have complete confidence in Hashem’s protection. Moshe forewarns them of the dangers in being overly confident and commands them in the Mitzvah of Birkas Hamazon (8:10). Moshe warns them regarding the pitfalls of prosperity and idolatry, and exhorts them to remain humble in the face of their guaranteed victories. G-d is the one who deserves the credit! In order to illustrate his point, Moshe reviews the incident of the Golden Calf. He explains why G-d, being a G-d of Justice, will grant the Bnai Yisroel a victory over the inhabitants of Canaan. Not because the Jews are deserving, but because the Seven Nations deserve to be punished for their own evil actions. The actions of the Bnai Yisroel during the 40 years, such as the Golden Calf, should have resulted in the Jews’ destruction. It was three factors which kept them alive and well so that they could inherit the land. 1-Hashem’s promise to Avraham, Yitzchak, and Yaakov. 2-The Chillul Hashem– desecration of G-d’s name–that would have occurred among the other nations who would question G-d’s ability to protect His nation.3-Moshe’s begging for Hashem’s forgiveness. Moshe finishes the story of the Golden Calf by retelling the giving of the Second Luchos. Moshe poses the famous rhetorical question of, “What does G-d want… follow His ways…” and describes other instances of Hashem’s demanding justice. Moshe describes the nature of Eretz Yisroel as demanding and responsive to our following the Torah. The second Parsha of Shema is recorded. Moshe promises the nation total victory if they listen to the Mitzvos and follow the ways of the Hashem.



   

   
پاراشاي رئه (ראה)
پاراشای چهارم از پنجمین جلد تورا سفر דברים

خلاصه پاراشا: مشه در ادامه صحبت هايش با بني ايسرائل، فلسفه جبر و اختیار را تشریح می کند، که انتخاب مسیر زندگیشان به موازات تورا چه پاداش ها و مخالفت با خداوند و سرپیچی از فرامین تورا، چه عواقب و مجازات های سنگینی را در بر خواهد داشت. مشه سپس می پردازد به تشریح دیگر قوانین، مشتمل بر دستورات زیارت و تقدیم قربانی و نحوه عبادت در خانه خدا و نیز مرکزیت یروشالیم.
همچنین تاکید بر ممنوعیت خوردن خون، رعایت قوانین شحیطا، منع خوردن گوشت حیوانات غیرکاشر، تعیین حیوانات حرام گوشت و حلال گوشت و منع استفاده همزمان گوشت با شیر و مشتقات آن. همچنین اشاره نمود به نوع برخورد به هنگام روبرو شدن با پیامبران دروغین، منع تغییر متن تورا، منع شرک و قصاص شرک و نیز در قالب دو فرمان تاکید نمود به منع عزاداری بی رویه و آسیب رسانی به جسم (کندن موی سر و خراشیدن پوست صورت یا بدن). مشه اشاره کرد به قوانین کمک به مستمندان و هدایای موقوفه (صداقا)، دادن ده یک از محصولات کشاورزی و دامی و قوانین شمیطا که مربوط به دادن عشریه طی دوره های هفت ساله، الی سال (شمیطا) هفتم که سال آزادی کامل زمین محسوب می شود و تمامی محصول خود روییده بر آن تعلق خواهد گرفت به محتاجان و فقرا. در همین رابطه، در سال شمیطا از آغاز روش هشانا تمام بدهی ها و قروض افراد (بنی ایسرائل) به یکدیگر باطل خواهدشد. نیز آزاد شدن بردگان و محکومین در سال هفتم. در پایان پاراشا اشاره شده به “شالش رگالیم” موعدهای سه گانه و تاکید شده به ملت ایسرائل اعیاد پسح، شاووعوت و سوکوت به عنوان فرایض ابدی که قوانین آن باید رعایت شود.

Re’eh
Moshe instructs the Chosen People to eradicate any remnant of idolatry and strengthen all aspects of service to G-d. All offerings must be brought to the “Chosen” place, the Bais Hamikdash, so that worship is an act of humility and selflessness, rather than a self-indulging “need”. An even greater danger to our uniqueness is the innate desire to compromise and assimilate Torah values with other forms of worship. (the Chanukah bush syndrome) Moshe forewarned the Jews against incorporating any pagan practices, and against the false prophet, idolatrous missionaries, and the Ir Hanidachas – the Apostate City. These must be destroyed along with their material belongings. When using the world in accordance with the wishes of the Creator, we declare the existence of a Creator who has a divine purpose for creating the material world. When we misuse the physical in the service of “gods who are not G-d”, we negate the Creator’s purpose for creating the universe. Therefore, they and all their belongings must be destroyed. The remainder of the Parsha, details those Mitzvos that set us apart from all other nations: Kashrus; Maasros – Tithes; the Shmitah – sabbatical year; the laws regarding lending money; the Eved Ivri – a Jew who is a slave; the consecration of the first born animal, and a review of the main Yomim Tovim – holidays: Pesach, Shavouth, and Succoth.



   

   
پاراشاي شوفطیم (שופטים)
پاراشای پنجم از پنجمین جلد تورا سفر דברים

مشه اقدام به سازماندهی نهادهای قضایی و تاسیس مراجع شایسته و قانوندان مذهبی میکند. همچنین نحوه انتخابات رهبران مذهبی و تشریح وظایف و مشخصات پادشاهان ایسرائل در آتیه و نحوه انجام تشریفات و انتصاب آنان بر مصدر حکومت و نیز اشاره شده که این انتخابات تنها توسط سنهدرین و تائید و راهنمایی های ناوی وقت انجام خواهد گرفت.
تاکید بر اجرای برخی از قوانین قضایی، ویژگی های مشهود صلاحیتدار و قصاص شاهدان دروغین و قتل های مرموز و لاینحل و ایجاد شهرک هایی بعنوان پناهگاه برای متهمین به قتل های غیرعمد، لزوم اطاعت از احکام سنهدرین و مجازات بت پرستی، سهیم کردن کهنیم از هدایای قوم بنی اسرایئل شامل فرآورده ها و محصولات غذایی، منع اعتقاد به خرافات، منع پیروی از پیامبران دروغین و یا انجام هر نوع فال بینی، جادوگری، اعمال سحر و جادو و احضار ارواح و اعمال افسونگری.
احضار به خدمت ارتش و معافیت از خدمت سربازی، لزوم تقویت روحیه سربازان، منع کاشتن درخت (بعنوان سنت های مشرکین) یا نصب کردن ستون های سنگی و مجسمه هایی در محوطه بیت همیقداش و دیگر اماکن مذهبی.

Shoftim
Moshe details the most important characteristics of a Judge: the ability to remain objective and the strength to refuse bribery. The singular focus of the Shofet must be to carry out the will of G-d as detailed in the Halacha. Nothing must deter him in carrying out his mission of justice. Idolatrous practices must be eradicated and punished. Idol worship represents the greatest perversion of justice by replacing divine justice with human failings and desires. The Sanhedrin is our direct link with divine intent, and as stated in Pasuk 17:11, we view the rulings and interpretations of the Supreme Court as G-dly directives. Our Monarch must be selected for his unyielding commitment to G-d, Torah, and the people. This is why he must write his own Sefer Torah and carry it with him at all times. He must be first and foremost a Shofet, a Judge. Moshe again addressed the place of the tribe of Levi,reemphasizing the care and attention due to them by the rest of the nation. They are our teachers. Without their instruction we will neither understand or be able to properly apply justice. For justice to exist, it must be accepted as a divine ruling.Only G-d’s justice can be trusted to take into account all variables and possibilities. Moshe instructed his nation regarding the true Navi – prophet and the false prophet. No other forms of divination can be used to ascertain G-d’s justice, and all false prophets and methods of divination must be destroyed. The value of human life is determined by our system of justice, and Moshe reviewed the laws of the unintentional killing in contrast with the intentional murder. The end of Shoftim discusses both proper and falsewitnesses, as well as the Torah’s approach to warfare. It may be that the judicial quality of a nation can be ultimately assessed by its behavior during war, more so than during times of peace. The Parsha concludes with the unique mitzvah of the Eglah Arufa and the process through which the community takes responsibility for the unsolved murders. This ceremony, which reflects the priceless value of life, might be the most eloquent expression of G-d’s judicial system.



   

   
پاراشاي کی تصه (כי תצא)
پاراشای ششم از پنجمین جلد تورا سفر דברים

خلاصه پاراشا: مشه در ادامه تشریح قوانین به ویژه در رابطه با حقوق بشر یکی از پرمحتواترین پاراشاها را در کتاب دواریم با ذکر نمودن 74 فرمان از 613 فرمان الهی را بازگو می کند، در ابتدا مسئله اسیران جنگی به ویژه رعایت حقوق زنان را یادآور می شود. نیز تکلیف سهمیه اولزادها از میراث پدرانشان و محکومیت و مجازات فرزندان ناخلف و دستوراتی برای مردانی که صاحب دو همسر می باشند. منع پوشیدن البسه زنانه برای مردان و منع پوشیدن البسه مردانه برای زنان، منع تهیه پوشاک از ترکیب پشم و کتان، نصب پتیل بر چهارگوشه لباس (صیصیت). اشاره شده به یاری رسانی به همنوع، حمایت از حیوانات و دستوراتی جهت حفظ نسل پرندگان، رعایت اصول ایمنی در محیط زیست و در برخی موارد قوانین کشاورزی، توصیه شده به منع کاشتن محصولات غله یا سبزیجات در کنار تاکستان (درخت انگور). تاکید شده است که کشتزار را با استفاده از دو نوع چهارپا (گاو و الاغ) بر یک گاوآهن شخم نزنید. اشاره شده است به بخشی از قوانین ازدواج و طلاق، رابطه زن و شوهر، مواردی چند از تجاوز، هتک ناموس، قوانین مجازات اتهام خیانت همسر و مبرا بودنش از اتهام، منع زناکاری و رابطه نامشروع، منع دریافت بهره و ربا از همنوع خود، منع کم فروشی، منع بی عدالتی و اجرا قضاوت صحیح، دستوراتی در خصوص رفتار با بیوه زنان، تکلیف بیوه بی اولاد، حمایت از یتیمان و رعایت حقوق کارگران و اهمیت دادن به حفظ جان دیگر همنوع

Ki Seitzei
In the course of history mankind’s most ignoble times have been during war and conflict. It is almost as if we suspend our humanity and regress to our lowest common denominator; that of the wild beast. Murder, rape, and plunder accompany the soldier as he is given license to destroy that which should be most precious. It confirms, as the Torah teaches, that all morals and values rest upon the sanctity of human life. Devalue the pricelessness of life, and you undermine the foundation upon which all values and morals rest. The private domain of person and property then becomes subject to the unleashed amorality of the human animal. Following the instructions at the end of last weeks Parsha as to how the Jew is to wage war, Moshe, in Ki Seitsei, presented 74 Mitzvos which highlight the value that the Torah places on the private domain of person and property. In an illuminating sequence of emotional and legal circumstances,Moshe forewarned us of the moral and familial dangers of warfare. A soldierbrings home a non-Jewish female captive. Disregarding rational and obvious differences, he marries her, has his 1st son with her, and eventually resents the discord he has fostered upon himself, his “captive wife”, and his extended family. Attempting to deny his responsibility in the “resentment turned to hatred” breaking apart his family, he attempts to deny his 1st born son’s rights. This is illegal. This can Produce the “Rebellious Son”; a child who does not value the private rights of person or property and will eventually be executed for his crimes against society. It’s a tragedy that begs us to consider the long range consequences of our actions before giving legal license to the wild beast within each of us. The laws regarding: hanging and burial; returning lost articles; the fallen animal; transvestitism; and the birds nest are detailed. The laws regarding: guard rails; mixed agriculture; forbidden combinations; Tzitzit; the defamed wife; if the accusations against the wife are true; the penalty for adultery; the rape of a betrothed or unmarried girl; the prohibition against marrying a father’s wife; the Mamzer; and the prohibition against marrying an Ammonite or Moabite are detailed. The laws regarding: marriage to Edomites or Egyptians; the sanctity of the army camp; sheltering run away slaves; prostitution; deducted interest; and keeping vows are commanded. The laws regarding: workers eating while they harvest;divorce and remarriage; military exemptions for a new husband; taking a millstone as security for a loan; the punishment for kidnapping; leprosy; general laws regarding security for loans, are detailed. The laws regarding paying wages on time; the testimony of close relatives; concern for the widowed and orphaned; forgotten sheaves of grain; leftover fruit from the harvest; Malkos – flogging; the childless sister-in- law; the assailant and the wife who comes to the rescue; honest weights and measures; and remembering Amalek are commanded.



   

   
پاراشاي کی تاوو (כי תבוא)
پاراشای هفتم از پنجمین جلد تورا سفر דברים

خلاصه پاراشا: در این بخش از پاراشا، مشه در ادامه سخنانش خطاب به بنی ایسرائل می پردازد به تشریح مراسم تقدیم پیکوریم یا تقدیم اولین محصول کشاورزی (میوه نوبرانه) به بیت همیقداش. البته پس از ورود و اقامتشان در سرزمین مقدس تقدیمی های نوبرانه مشتمل بود بر هفت نوع میوه از محصولات کشاورزی سرزمین مقدس (گندم، جو، انگور، انجیر، انار، زیتون و خرما) و زمان انجام مراسم آن مصادف میشد با چندی پس از شاووعوت و تا قبل از فرارسیدن ایام حنوکا، مشه سپس اشاره میکند به قانون عشروت، دستورات تقدیم نمودن معروت یا به عبارتی تقدیم نمودن 10 درصد از حاصل محصول کشاورزی یا درآمدشان، نیز آنها را مکلف می نماید به اجرای کلیه قوانین عشروت (صدقه ها) مشتمل بر تروما، معسرریشون، معسرشنی و معسرعانی. ضمن آنکه پس از انجام این وظایف می توانند عریضه شفاهی مبنی بر اطاعت از فرامین الهی را به پیشگاه الهی اعلام دارند. نوید گرفتن براخا و پاداش در مقابل پیروی از دستورات خداوند و دوری نمودن از دوازده گناه کبیره. همچنین هشدار داد نسبت به عواقب گناه نمودن، سرپیچی و عدم اطاعت از انجام فرامین الهی. در پایان مشه ضمن تشویق بنی ایسرائل نسبت به انجام میتصواها و نگاهداری فرایض دینی (تورا). مجددا یادآور معجزات الهی در طول 40 سال مهاجرت از مصر و اقامتشان در بیابان می شود.

Ki Savo
The Parsha begins with the Mitzvot of the first fruits and the completion of the Tithing cycles. Both are accompanied by special declarations of Hashem’s mastery over the land, and man’s responsibility to keep the commandments of Hashem. Moshe presents a statement of allegiance between Hashem and His People. We are to keep the Torah and Hashem guarantees us praise, fame and glory as the “highest of all the nations”. (26:19) Upon crossing the Yarden, the Nation will publicly declare its acceptance of Hashem’s covenant by: inscribing the Torah upon twelve stones; erecting them as a monument; and the ceremony of blessings and curses that is to take place between the opposing mountains, Grizim and Ayval. Commonly known as the Tochacha the admonitions and punishments. It describes the consequences that will befall the Jewish people if they ignore Hashem’s Torah and his providence. The custom is for the Reader to read this Part more quickly and quietly than the rest of the Parsha. The Parsha concludes with the beginning of Moshe’s final discourse. He starts by recounting the miraculous nature of the past 40 years and its clear indication of Hashem’s ever present protection, past and future.



   

   
پاراشاي نیتصاویم (נצבים)
پاراشای هشتم از پنجمین جلد تورا سفر דברים

خلاصه پاراشا: مشه در آخرین گردهمایی خود با بنی ایسرائل به تشریح برکات و نفرین های الهی و نیز تضمین اجرای آن و تاکید می کند به توقعات ذات الهی از بنی ایسرائل، همچون عهد و میثاق ابدیش با “اوراهام”، “ایسحاق” و “یعقوب” و حمایت ابدی از آنان و اخلاف ایشان.
نیز هشدار می دهد درباره احتراز و دوری جستن از شرک بویژه به منظور اجتناب نمودن از مخلوط شدن آنان به عنوان قوم برگزیده با دیگر اقوام بت پرست و پرهیز نمایند از رفتار زشت و فرهنگ های پلید آن اقوام. مشه هشدار می دهد که از خشم الهی در باشند زیرا همانطور که به پاس پرهیزکاری پدرانشان مورد لطف ذات الهی قرار گرفته اند و به عنوان پاداش ارض موعود به آنها عطا شده، درصورت دوری نمودن از قوانین الهی (تورا) مورد بی مهری و بی توجهی خداوند قرار خواهند گرفت و چه بسا سرانجام از سرزمین مقدس رانده شوند و در میان دیگر ملل پراکنده و سرگردان شوند. مشه از بنی ایسرائل می خواهد به تورا اعتماد کنند و قوانین و فرایض آن را کاملا بپذیرند و آن به منزله آزمایشی است آسمانی برای سنجش درجه ایمان افراد به ذات الهی و در صورتی که افراد سرکش و خطاکار اظهار ندامت و پشیمانی واقعی از خود نشان دهند، مطمئن باشند راه بازگشت به سوی خداوند برای آنان هموار است.
در پایان مشه در تائید حق انتخاب آزاد برای همه در راستای پرهیزکاری و یا گناه نمودن، ضمن راهنمایی های خود برای رسیدن به رستگاری، مراحم و برکات خداوند از جمیع بنی ایسرائل دعوت به انتخاب راه حق و تورای مقدس می نماید.

Netzavim
Moshe presented the entire nation with the basis for our covenant with G-d. Starting with the promise to the forefathers and stretching across 500 years of history, our relationship with G-d had been substantiated through miracle after miracle. Yet, future generations might deny their personal obligation to continue the relationship and its attendant responsibilities. Therefore; Moshe made it absolutely clear that each generation is obligated to educate their children and train them to accept the covenant with G-d. Subsequent generation should not be able to excuse their responsibilities for Torah and Mitzvos due to ignorance. The next excuse Moshe confronted was the modernization of Torah. In every generation there are those who see Torah as archaic and outdated. “Only by grafting new ideas and practices to the stale practices of Torah will Judaism continue to exist and flourish.” This excuse for changing Torah’s eternal truths will result in the compromise of Torah observance, our land, and our people. As history will tragically prove, Moshe’s warnings would be ignored. Subsequent generations would wonder about the destruction and desolation and, in their search for answers, return to the uncompromised truths and practices of their forefathers. As a generation of Baalei Teshuva find their way back, many will beoverwhelmed by the seemingly inaccessibility of Torah knowledge. Moshe reassures us that Torah is accessible to all those who truly desire it. Ignorance and a lack of opportunity for learning should never be an excuse. Finally, Moshe presented the bottom line. Endowed with free will we must choose properly. In the end, we are responsible for what happens.



   

   
پارشای ویلخ (וילך)
پاراشای نهم از پنجمین جلد تورا سفر דברים

خلاصه پاراشا: پاراشای ویلخ نمایانگر و مصادف است با آخرین روزهای حیات مشه، روز وداع با قوم بنی ایسرائل. مشه طبق فرمان الهی اجازه ورود به سرزمین ایسرائل را ندارد. ضمنا موظف شده، یهوشوع بن نون را به عنوان جانشین خود برای رهبری دوازده سبط معرفی نماید. ضمن دلجویی و قوت قلب، بنی ایسرائل را مطمئن سازد که رهبری یهوشوع بن نون خواست و اراده ذات احدیت است و در سایه جبروتش، آنها پیروزمندانه وارد ارض موعود خواهند شد. مشه کتاب تورا را که به امر خداوند به رشته تحریر در آورده بود، تسلیم کهنیم، لوییم و بزرگان قوم ایسرائل میکند (البته مسوولیت نگاه داری آن به لوییم واگذار می شود). سپس با ارشاد نمودن یهوشوع بن نون و بنی ایسرائل، از آنها می خواهد هر هفت سال یکبار (در سالهای شمیطا) در حضور مردم و در مکانی مقدس (بیت همیقداش) جهت یادآوری فرایض آن، تورا را بطور کامل قرائت کنند. خداوند مشه را آگاه می سازد که پس از درگذشت وی، باردیگر قوم ایسرائل به سرکشی و بی ایمانی روی خواهند آورد و عهد خود را با خداوند به دست فراموشی خواهند سپرد. خداوند هم از آنها روی بر خواهد گردانید و آنان را در غربت رها و سرگردان خواهد کرد. خداوند مشه را فرمان می دهد سرود هزینو را به اتفاق یهوشوع بنگارد و به بنی ایسرائل بیاموزد، که هنگام رو به رو شدن با سختی ها و نداشتن حمایت الهی با خواندن این سرود دریابند که مسبب این مجازات (پراکندگی) خودشان بوده اند و آن از جهت سرپیچی و خطا نمودن بنی ایسرائل از اجرای دستورات تورا بوده است.

Vayeilech
Moshe emphasized Hashem’s continued presence and protection, even though, Moshe himself would not be with them any longer. Ever since assuming the leadership of Israel, Moshe had the conflicting job of fostering the nations dependency upon Hashem while de-emphasizing their dependency upon him as a leader and provider. Now, as he prepared his final good-bye, it was clear that by day’s end, with Moshe’s death, the nation would have no other choice but to reassess their dependency on Moshe and direct their attention to Hashem. However this was far more complex than it seemed. True, Moshe’s death would be a definitive “cutting of the apron strings”; but, living in the Land by the laws of nature rather than miracles would de-emphasize G-d’s overt role in all aspects of their lives. By writing the entire text of the Torah, entrusting it into the care of the Kohanim, and explaining the unique mitzvah of Hakhel, Moshe hoped that the people would retain the perspective of their dependency upon Hashem. The Kohanim represented the continued presence of “G-d in the midst of the camp”. As teachers and role models, they kept an otherwise dispersed and decentralized nation focused on their national and individual missions. Once every 7 years, the entire nation gathered in the Bais Hamikdash in a recreation of the giving of the Torah. This national expression of devotion would serve as an essential reminder that adherence to the Torah is the reason why the nation occupied and retained the Land. Moshe and Yehoshua were summoned to the Ohel Moed and told the harsh future of their charges. In spite of all the warnings, the people would sin and loose sight of their dependency upon Hashem. They would be punished, and instead of accepting responsibility for the consequences that their neglect of G-d’s commandments caused, they would have the chutzpah to blame G-d’s absence and neglect for the calamities and disasters that had befallen them.(31:17) It would then be the very words of this “Song” which would testify to the reality of their defection from Hashem and the inevitable consequences which occurred, as forewarned in this Torah. Yehoshua was encouraged to be strong and courageous and lead the nation with the same devotion that Moshe had. The Torah, written by Moshe himself, was then placed in the Ark as proof of the conditions by which the Jewish



   

   
هَزینو (האזינו)
پاراشای دهم از پنجمین جلد تورا سفر דברים

خلاصه پاراشا:
هزينو بياني است شعرگونه و نمادين مجازات بني ايسرائل در صورت كجروي و انحراف، نيز نويدهاي تسلي بخش و فرجام خوش.
موشه در واپسين روزهاي حياتش به امر خداوند سرود هزينو را به نگارش درآورد. به عنوان شاهد (گواه نامه) پاسخي باشد از جانب خداوند در قبال شكواييه و گلايه بني ايسرائل. به استناد اين سرود كه در 6 بخش تنظيم شده است، تمامي مشقت ها، سرگرداني ها و بي ساماني هاي بني ايسرائل زائيده اعمال خلاف و انتخاب نادرست خودشان مي باشد و خداوند هيچ گونه دخالتي در اين امر نداشته و نخواهد داشت.
پس موشه با همياري يهوشوع بن نون و قوم ايسرائل، رهنمون هاي لازم و ديگر نكات را بازگو مي كند. سپس در حضور لوييم و بزرگان قوم، آنها را آگاه ميسازد كه پس از درگذشت وي، بني ايسرائل بار ديگر به بيراهه خواهند رفت و مرتكب خطا خواهند شد و فرامين تورا را بدست فراموشي خواهند سپرد و همين امر باعث خشم و غضب الهي خواهدشد. موشه عقوبت عدم اطاعت از فرامين تورا را تذكر ميدهد. همچنين نويد پايان مشقت ها و آينده خوشي را براي فرزندان ايسرائل در صورت اجراي اوامر ذات الهي پيش بيني مي كند.

Haazinu
Moshe begins by describing the presence of Hashem in nature as being as evident as the rain or dew that nourish the fields and gardens. G-d is entirely just, always good, always compassionate and forgiving. Therefore, all destruction and negativity must be ascribed directly to the ill fated decisions and actions of His children. The Jew must always remember that he was chosen from among all other nations to be nurtured by the direct ministrations of the Creator. We were born in a “desolate, howling, wasteland” and protected till we were able to assume responsibility for our unique relationship with the Creator of heaven and earth. Unfortunately, humankind’s tendency is to forget the degree of their dependency upon Hashem and to create the illusion of self sufficiency and independence. “Yeshurun thus became fat and rebelled…” .We will then be punished with exile and persecution. Chased from our land and sold into slavery, the Chosen People will experience what it means to be independent of Hashem’s direct protection and benevolence. However, the other nations will fail in the very same manner that we did. They will assume that their ability to enslave the Chosen People and ravage Israel is proof of G-d’s impotence and their own prowess and strength. Therefore, they will be punished and destroyed and the Chosen People will again recognize Hashem’s primacy and control. Moshe’s song ends with the Jewish people singing forth their acceptance and understanding of divine purpose and justice. Moshe presents the entire “song” to the nation and reemphasizes that the condition for keeping the Land is adherence to Torah and serving Hashem.



   

   
پارشای وزوت هَبراخا (וְזֹאת הַבְּרָכָה‎)
پاراشای یازدهم از پنجمین جلد تورا سفر

خلاصه پاراشا: آخرين پاراشا مصادف است با هفتم آدار و يكصد و بیستمين سالگرد تولد مشه و آخرين روز حيات، روز وداع و آخرين نبوت مشه با بني ايسرائل. موشه در يك گردهمايي در پاي كوه سيناي ضمن تسليم نمودن تورا بعنوان يك ميراث ابدي، بنيان و سند يك آئين توحيدي. يكايك دوازده شواطيم و سپس كل قوم را
دعا ميكند و به خواست خداوند راهي قله كوه (نبو) مي شود. در بلنداي آن مكان قبل از وفاتش، خداوند ارض موعود را ؛از زمين هاي گيليارد و محدوده “دان”، قلمرو “نفتالي” “افرائيم، منشه و يهودا” را تا كرانه هاي مديترانه “نگو” و دره جريكو را تا “صوعر” برابر ديدگان مشه به نمايش مي كذارد. سرانجام مشه دعوت حق را در 120 سالگي لبيك مي گويد بدون آنكه نيروي جسماني اش يا هيچ يك از حواس پنجگانه وي تحليل رفته باشد. به اراده خداوند تا كنون آرامگاه موشه از انظار به دور مانده است.
قوم بني ايسرائل به مدت 30 روز در فقدان رهبر عاليقرشان به سوگ نشستند، پس از مراسم سوگواري، بني ايسرائل تحت رهبري يهوشوع بن نون ادامه نهضت آن بزرگوار و اجراي فرايض و فرامين تورا را دنبال كردند.

Ve’ZotHaberachah
Torah section of Vezot Haberachah, which recounts the blessings that Moses gave to each of the twelve tribes of Israel before his death. Echoing Jacob’s blessings to his twelve sons five generations earlier, Moses assigns and empowers each tribe with its individual role within the community of Israel.Vezot Haberachah then relates how Moses ascended Mount Nebo from whose summit he saw the Promised Land. “And Moses the servant of G-d died there in the Land of Moab by the mouth of G-d… and no man knows his burial place to this day.” The Torah concludes by attesting that “There arose not a prophet since in Israel like Moses, whom G-d knew face to face… and in all the mighty hand and the great awesome things which Moses did before the eyes of all Israel.”Immediately after concluding the Torah, we begin it anew by reading the first chapter of Genesis (the beginning of next Shabbat’s Torah reading) describing G-d’s creation of the world in six days and His ceasing work on the seventh–which He sanctified and blessed as a day of rest.