حق‌نظر محبان

حق‌نظر (حزقیل) محبان فرزند راحل و حاجی ربیع در سال 1280 خورشیدی (1901 میلادی) در خانواده‌ای متدین در شهر کاشان متولد شد. او تحصیلاتش را در مدرسه جدید التاسیس آقا یقوتیئل سپری نمود و پس از آن در کنار پدرش به شغل آزاد (خرید و فروش نخ ابریشم) روی آورد. شانزده سال بیش نداشت که بنا به تصمیم پدرش حاجی ربیع برای کسب موقعیت کاری بهتر همراه خانواده به تهران کوچ نمودند.

حق‌نظر پس از ورود به تهران جذب بازار کار شد و در سرای امیر به تجارت قماش و منسوجات پرداخت، به سرعت نردبان ترقی را طی کرد و پس ازگذشت مدت کوتاهی یکی از بازرگانان صدیق، خوشنام و قابل اعتماد بازار تهران به‌شمار می‌رفت و چون خدمت به خلق را برای خود امری واجب می‌دانست، بی‌ریا و بدون تظاهر در کارهای عام‌المنفعه اقدام به فعالیت نمود. باوجود اینکه تحصیلات عالی نداشت بسیار متفکر، اهل مطالعه و روشنفکر بود و با روشن‌بینی و درایت خاص مسائل سیاسی، اقتصادی، مذهبی و اجتماعی را دنبال می‌کرد و به شکرانه موفقیت‌هایش همواره آماده کمک رسانی به طبقات مختلف به‌خصوص به مستمندان جامعه بود.

از دیگر ویژگی‌های وی توجه و اهمیت به تعلیم و تربیت کودکان و جوانان بود، که سر لوحه فعالیت‌های اجتماعی‌اش قرار داده بود. او همیشه مشوق و حامی مدارس و سایر سازمان‌های یهودی نظیر مدارس صنعتی اُرت، مدارس کوروش، سازمان جوانان و غیره بود. به همین جهت با پذیرش دعوت انجمن مجتمع فرهنگی کوروش، در دهه 1340 خورشیدی یکی از اعضای موثر و فعال انجمن خانه و مدرسه کوروش در حیطه مسائل فرهنگی شمرده می‌شد. حق‌نظر محبان همواره مدیران، دبیران، آموزگاران و کارمندان مراکز فرهنگی و اجتماعی را مورد توجه و حمایت خود قرار می‌داد.

پس از قطع شدن کمک‌های مادی و همکاری فرهنگی موسسه آلیانس با مجتمع فرهنگی کوروش، انجمن مدارس کوروش در فکر تغییرات بنیادی جهت مرمت و نوسازی و ایجاد ساختمان جدید برای اضافه کردن کلاس‌ها، توسعه سیکل دوم دبیرستان، ایجاد کتابخانه، آزمایشگاه، تالار اجتماعات، تغییر در کادر اداری و آموزشی و نیز استخدام دبیران مجرب برای مدارس جدید کوروش بودند. پس از شروع پروژه، با وجود آنکه از قبل جهت تامین هزینه‌ها، تا حدودی با کمک‌های مردمی مخارج تامین شده بود اما قبل از آنکه پروژه‌های ساختمانی به اتمام برسد، مشکل کمبود بودجه برای توسعه و پایان بخشیدن به کارهای ساختمانی ناتمام و دیگر بازسازی‌ها کاملا محسوس گردید. برای رفع این مشکل انجمن مدارس کوروش اقدام به جلسات متعددی نمود، با پیشنهاد منشی انجمن (رفیع‌اله شادی) قرار شد هیئتی از اعضای انجمن ( عنایت‌اله منتخب، دکتر باروخ بروخیم، دکتر حبیب‌اله صداقت‌پور، روح‌اله کهنیم و …) به عیادت حق‌نظر محبان که کسالت داشت رفتند و موضوع ساختمان و سالن و مواجه با کسر بودجه را با ایشان در میان گذاشتند. حق‌نظر محبان چکی با مبلغ هنگفت در اختیار آنان قرار داد ، پس از مدتی هزینه خرید مبلمان و تزیینات سالن را هم به عهده گرفت.

حق‌نظر محبان با تقبل مخارج اتمام ساختمان سالن اجتماعاتی که برای گردهمایی‌ها، برگزاری امتحانات، جشن‌ها و مراسم اجتماعی، فرهنگی و مذهبی ساخته می‌شد، سبب گردید که این مکان تکمیل و به‌عنوان اولین مرکز گردهمایی‌ها و اجتماعات جامعه کلیمیان ایران و نیز یک مرکز درآمدزا برای مدارس کوروش مبدل شود.

انجمن مدارس کوروش این سالن را بنام “تالار محبان” نامگذاری کردند و در مراسمی که در منزل ایشان با حضور جمعی از بزرگان جامعه برگزار گردید، از این عمل خیرخواهانه تجلیل و به رسم قدردانی، گلدانی نقره به او هدیه نمودند.

پس از انقلاب اسلامی (1979 میلادی) و با تغییر نظام حکومتی در ایران و تعطیل شدن مدارس کوروش، این ساختمان که از قبل در اختیار (وقف شده) انجمن کلیمیان بود پس از مدتی به فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی خود ادامه داده و تالار محبان همچنان به‌عنوان مرکز گردهمایی‌های مختلف جامعه کلیمیان ایران و نیز سال‌ها به عنوان سالن تئاتر و کنسرت، نمایشگر استعدادهای هنری جوانان جامعه بوده.

شرح خدمات و کمک‌های بی‌شائبه این شخصیت فرهیخته که به دفعات برای کمک به ساختمان و نوسازی مدارس کوروش اقدام نموده است در کتاب گنجینه‌های طلائی نوشته مرحوم دکتر روح‌اله کهنیم در بخش فرهنگی و اجتماعی کوروش به تفصیل شرح داده شده. حق‌نظر محبان شاید یکی از اولین کسانی بود که علی‌رغم قوانین ارث بین پسران و دختران خود فرقی قائل نشد و حتی کارگر منزلش را هم فراموش نکرد.

اقوام، دوستان و آشنایان برای آن مرحوم احترام خاصی قائل بودند و اغلب برای حل و فصل مشکلات خانوادگی و یا تجاری خود از او راهنمایی و حکمیت طلب می‌کردند و او با گشاده‌رویی تا پایان عمر در حل مشکلات دیگران کوشا بود. حق‌نظر محبان در 1301 خورشیدی با همسرش خانم جان از خانواده حاخام داود شادی پیوند زناشویی بست. ثمره این ازدواج موفق چهار فرزند دختر (محترم، پروین، فرخ و ویولت) و دو فرزند پسر (روح اله و منصور) می‌باشد که همگی آنان موفق به تحصیلات عالیه شدند .

ناگفته نماند که همسر مهربان، نیکوکار و وفادارش بانو خانم‌جان محبان نه‌تنها همواره حامی و مشوق او بود بلکه خودش هم در انجمن خانه و مدرسه کوروش دختران عضویت داشت. سیزده سال بیش سن نداشت که ازدواج کرد، بعد از مدتی به خواست او در یکی از اتاق‌های خانه، دارقالی بافی قرار دادند و مدت‌ها همراه با مسئولیت خانه‌داری جهت کمک خرج دادن به خانه او هم مشغول به بافت قالی‌های ارزشمند (گل ابریشم برجسته، گلابتون و قالی دورو) شد. حق‌نظر با فروش این دست‌بافته‌ها در بازار، گذران زندگی می‌کرد.

حق‌نظر محبان در سال 1355 خورشیدی (1975 میلادی) در هفتاد و چهار سالگی با نیک نامی چشم از جهان فرو بست و به سرای باقی شتافت.

 

 

ابراز قدردانی و اهدا گلدان نقره از طرف انجمن مدارس کوروش به حق‌نظر (حزقیل) محبان به پاس حمایت‌های مالی به مجتمع فرهنگی کوروش تهران اواسط 1340 خورشیدی

 

 

 

 

 

اعضای انجمن مجتمع فرهنگی کوروش تهران 1348 خورشیدی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *