כל כניסה שהיא לשם שמיים, סופה להתקיים; ושאינה לשם שמיים, סופה להתקיים.
هر انجمنی که به منظور خدمت در راه خد-ا تاسیس شود پایدار می ماند.

سازمان ایمّا

پس از وقوع انقلاب اسلامی در ایران ، سیل مهاجرت یهودیان ایران به اقصی نقاط دنیا آغاز گردید و شهر نیویورک از اوایل دهه 1980 میلادی شاهد ورود و پذیرایی جمع کثیری از آنان بود . این مهاجرت ناخواسته از همان ابتدا ، چالش های متعددی را برای یکایک افراد مهاجر در غربت بوجود آورد . مسائل و مشکلات فرهنگی و اجتماعی ، تضادهای مذهبی ، به ویژه ندانستن زبان و نا آشنایی با دنیای غرب از معضلاتی بود که از یک سو جامعه را به ازهم پاشیدگی و از سوئی دیگر به انزوا و گوشه گیری سوق می داد . پس از مدتی به موازات افزایش جمعیت مهاجرین و آشکار شدن نارسایی های فرهنگی و اجتماعی در جامعه تنی چند از شخصیت های فرهنگی و خیراندیش ، ابتدا با تشکیل شوراهای کنیساها انجمن اولیاء مربیان مدارس ، سپس با ایجاد سازمان های فرهنگی و مذهبی (سازمان پاراس ، انجمن مشهدی ها و گروه بانوان ایرانی هداسا ) گام مثبتی در جهت رفع مشکلات و نیازهای یهودیان ایرانی در نیویورک برداشته شد .

منجمله تأسیس اولین «سازمان غیرانتفاعی پاراس» که با همت ” پروانه صراف ” در سال 1985 میلادی در شهر نیویورک شکل گرفت و سالها با تلاش و همکاری مسئولین این سازمان شرایط مناسب برای زندگی بسیاری از خانواده های مهاجر ایرانی بوجود آمد . همزمان در آگوست همان سال به همت دو بانوی فرهیخته “استر موره” و “پروانه صراف” کانونی با نام گروه «بانوان ایرانی هداسا» (استر – چپتر) تحت نظر مؤسسه بین المللی که یکی از مراکز یهودی بانوان آمریکا می باشد تأسیس گردید . هدف بشر دوستانه هداسا، جمع آوری هدایای پولی برای بهینه سازی تجهیزات بیمارستانی هداسا می باشد ، نیز همچنین یاری رسانیدن به مداوای بیماران کم درآمد .
ناگفته نماند در بیشتر این سازمان های عام المنفعه ، بانوان یهودی ایرانی در تشکیل و گردانیدن آن نقش بسزائی (در بهینه سازی اوظاع اجتماعی) از خود نشان داده اند و سالها از هیچ خدمتی فروگذار نبوده اند . ضمن آنکه، زنان یهودی در طول تاریخ همواره نگهبانان اصلی ستونهای فرهنگ و اصالت قومی خود بودند . از این رو پس از استقرار مهاجرین یهودیان ایرانی در نیویورک به ویژه از اوایل دهه 1990 میلادی یکی از دغدغه های جامعه زنان،ایجاد تشکیلاتی هدفمند و مستقل تحت عنوان سازمان زنان ایرانیان یهودی مقیم نیویورک بوده .

با این باور که ادامه این میراث فرهنگی گرانبها (یهودیت) از طریق ترویج و ترفیع فرهنگ در بین اجتماع فقط توسط بانوان انجام پذیر است . آنها را بر آن داشت تا در اواخر 1999 میلادی هنگامی که خانواده ها به جهت برخورد با مشکلات عدیده در امر تحصیلات فرزندانشان در زمینه های مختلف تحصیلی (شهریه ، پذیرش در یشیوا ، امتحانات ورودی ، آموزش زبان عبری و انگلیسی ، مسائل تحصیلی برای محصلین تازه وارد ، آشنایی محصلین به فرهنگ یهود و ….) با بن بست روبرو شده بودند ، با همت یکی از فعالان اجتماعی “پروانه صراف” ، گروه فرهنگی زنان یهود ایرانی – نیویورک تحت عنوان سازمان غیرانتفاعی « ایما » بنیاد نهاده شد .
در اولین جلسه که با حضور جمعی از بانوان خیراندیش و فرهنگی در منزل پروانه صراف برگزار گردید،اولین اعضای هیئت مدیره بنیاد « ایما » انتخاب گردید . اسامی آنان عبارتند : “ناهید نعمان” ، “فرناز سیمائی” ، “مژگان مناحی” ، “دالیا نهیم” و “شیلا صوفیان” ، “مینا خوردی پور” ، “نورا خلیلی” ، “شیرین معینان
و “پروانه صراف” که بعنوان رئیس هیئت مدیره انتخاب گردید . پس از مدتی رئوس اساسنامه و اهداف سازمان « ایما » مبنی بر یک تشکیلات کاملاً فرهنگی و آموزشی مشخص گردید .
در اولین حرکت تصمیم گرفته شد ، با همکاری تنی چند از اولیاء و مربیان ، برای آشنایی و پیشبرد فرهنگ یهود در جامعه ، در محل یشیوا برنامه ریزی های لازمه انجام گیرد و برای تحقق بخشیدن آن، از همان آغاز اقدام به آموزش مبانی و اصول فرهنگ دینی یهود به خانواده ها نمودند و در همین راستای جمعی از بانوان تحصیل کرده یهودی ایرانی به این گروه پیوستند و داوطلبانه فعالیت های ارزشمندی از خود نشان دادند .

در طی این چند سال گروه فرهنگی «ایما» با تشکیل جلسات سخنرانی و برگزاری کنفرانس ها و سمیناری آموزشی ، گردش های علمی در زمینه مسائل اساسی در ارتباط با جامعه به ویژه بانوان با بهره گرفتن از شخصیت های برجسته فرهنگی چون “پروفسور آمنون نتصر” ، “ربای آوی تواس” ، “دکتر ناهید پیر نظر” ، “پروانه صراف” ، “دکتر درواسکی” از یشیوا یونیورسیتی ، “دکتر پلکویص” ، “دکتر بنی لیوی” و تعداد زیادی از ربانیم و دیگر شخصیت های فرهیخته برای حفظ و حراست میراث گرانبها یهودیت و ساختن آینده بهتر کوشا بوده اند . نیز همچنین نام « ایما » به معنی مادر ، از آن جهت برگزیده شده که به نوعی نشانگر و الهام بخش حرفه مقدس تعلیم و تربیت (تدریس) در قبال هر دانش آموز همراه با احساس و مهر مادری باشد .
اهداف کلی سازمان « ایما » خلاصه شده .
الف : حفظ اصالت قومی از طریق آموزش و ترفیع فرهنگ تاریخی ، قومی و مذهبی یهود .
ب : شناخت اصول حقوق انسانها و بهبود وضع آنان در چهارچوب قوانین مذهبی یهودیان شرق (سفارادی) .
پ : ایجاد امکانات آموزشی برای تفاهم بیشتر بین دو نسل ، همبستگی های خانوادگی و ارتباطات متقابل با دیگر یهودیان سراسر جهان و تلاش به افزایش آگاهی های عمومی آنان در راستای پیشرفت و بهبود روابط انسانی .
اعضای گروه « ایما » بر این باورند، که هر گونه پیشرفت بایستی از طریق بنیادی و با همکاری خانواده ها آغاز شود و اهم نیروی این گروه متوجه اصل مهم خانواده می باشد .
از بدو تأسیس ، یکی از اهداف مهم سازمان « ایما » فراهم نمودن یک محیط روحانی در بین خانواده ها به ویژه توسط مادران و آشنا نمودن آنها با کتب کلاسیک مذهبی و شریعت یهود بود . از این رو در اکتبر سال 2016 در آستانه پانزدهمین سالگرد تأسیس گروه فرهنگی « ایما » (مادران یهودی ایرانی) برای نخستین بار (عبادتی به یاد ماندنی) ، مراسم آئین عبادت (تفیلا) توسط بانوان عضو سازمان و با حضور جعمی کثیری از دیگر بانوان، در محل کنیسای «بیت هداسا» برگزار گردید . در این نیایش ، علاوه بر خواندن متن تفیلای میهخا ، بانوان با قرائت فصل معین شده از توراه همراه با نوای اصیل (تعمیم) نت های خاص موسیقی عبادتی به نحوه بسیار شایسته و روحانی اجرا گردید . برگزاری این مراسم روحانی و در اصل پر معنی و با ارزش همه حاضرین را به تحسین واداشته و این اقدام ، خود فصل نوینی از پیشرفت یک فرهنگ غنی در نظر گرفته شد .
در همین راستای گروه فرهنگی « ایما » به سرپرستی پروانه صراف (بنیانگذار) ، با تشکیل کلاس های بانوان در مدت چهار سال ، اقدام به تدریس و آموزش رشته الهیات از جمله آشنایی به قرائت زبان عبری و تفیلا، خواندن متون توراه نمودند. نیز همچنین آشنائی با تاریخ یهود، اعیاد و قوانین مربوط به مناسبت ها همراه با فلسفه یهود ، غور در کتب مذهبی و برسی با آثار علمای یهود و تحقیق در مقام سرزمین اجدادی از دیگر فعالیت های این گروه فرهنگی بشمار می رود .
از دیگر فعالیت های سازمان «ایما» انتشار مقالات اجتماعی، نشر مطالب مفید و آموزنده چاپ دیباچه های زینتی اعیاد مذهبی ( روش هشانا، سوکوت، خنوکا و ایلانوت) همراه با متون عبری ، فارسی و انگلیسی نیز انتشار چندین کتاب، که توسطه “پروانه صراف” صورت گرفت .
گت وعگونا :
یکی از مسائلی که همواره طی سالها باعث پایمال شدن حقوق زنان یهودی به شمار می رفته مسئله «هتارات عگونوت» بوده . زنانی که نیاز به طلاق گرفتن داشته اند ، ولی شوهرانشان از این امر دوری می کرده اند و با وجود آنکه از هم جدا بودند ، زن اجازه ازدواج نداشت درحالیکه شوهران می توانستند مجدداً ازدواج کنند ضمن آنکه هیچ مرجعی نمی تواند این گروه مردان را وادار نماید تا این زن بی پناه و رنج کشیده را آزاد کند ، به اصطلاح «گت» (طلاق شرعی) او را بدهد .
با رجوع به آمار ارائه شده، در حال حاضر بسیاری از زنان وجود دارند که از نظر فقهی «عگونا» محسوب می شوند، بعبارتی طلاق شرعی خود را نگرفته اند و بلاتکلیف مانده اند . اگرچه در سراسر جهان علمای یهود و رهبران مذهبی برای رفع این مشکل و در جهت حل آن برای این گروه از زنان ، همواره در پی چاره جوئی و یافتن راههائی منطبق با «هلاخا» کوشا بوده اند . اما باید در نظر داشت، این چاره اندیشی ها وابسته به شرایط و موقعیت های گوناگون ، مشکلات متفاوتی در بر داشته است، از آن جمله شرایط جنگ، اسارت، مفقود شدن و سایر دلایلی که با مرد ارتباط داشته است .
از این رو، پس از طی یک دهه فعالیت در این خصوص ، در سال 2006 میلادی با همت خانم پروانه صراف از طرف سازمان زنان نیویورک و خانم ناهید پیرنظر (ابرمن) از طرف سازمان بانوان ایرانیان یهودی لس آنجلس، جلسه ای به منظور چاره جوئی راجع به شرایط طلاق شرعی یا به عبارتی «گت وعگونا» و نیز اقداماتی که در دهه اخیر در جهان به منظور جلوگیری از سوءاستفاده از این رفتار نامشروع انجام گرفته بود، تشکیل گردید .


در این گرد همائی که با حضور نمایندگان سازمان های اجتماعی و فرهنگی مختلف جامعه ایرانیان یهودی تشکیل یافته بود ، سخنرانی هایی توسط “راب داوید شوفط” از طرف ربالوت ایرانی کالیفرنیا در مورد جنبه های مذهبی «گت وعگونا» و مسائل جنبی آن نیز “پروانه صراف” از طرف گروه فرهنگی «ایما» حول محور تأثیر مسئله طلاق در جامعه یهودی ایرانی ، همچنین “دکتر ناهید پیر نظر” از طرف سازمان بانوان یهود لس آنجلس در مورد مسئله «گت» و «عگونا» و جامعه یهودی ایرانی نیز همچنین با حضور تنی چند از فرهیختگان و سران جامعه، مربیان، وکلا و دیگر شخصیت های مذهبی، در محل “کنیسای نصح” با همیاری “مژگان حکیمی” بعنوان رئیس جلسه برگزار گردید .
از آنجائیکه در یهودیت نهاد ازدواج بعنوان یک اساس مهم و حیاتی به ثبوت رسیده است و انجام مراسم «خوپا» یک سنت مقدس بشمار می رود و نیز هدف از ازدواج سیر تکاملی است که انسانها را به کمال می رساند . بعبارتی در ازدواج یک معادله کلا از هم پاشیده و به یک معادله دیگری در می آید. از این رو در یهودیت ازدواج نه گذشت، نه ایثار و نه تصاحب کردن محسوب می شود و علیرغم دیدگاه های موجود بجز یک عمل خیر و نیکی مطلق در پیوند دوانسان هدف دیگری وجود ندارد. لذا بر همین اساس پس از شور و مشورت های بسیار در گردهمائی های متعدد، رجوع به مراجع دینی (بت دین)، نظر خواهی از زنان و مردان جامعه و با در نظر گرفتن همه جوانب نهایت اعلامیه ثبت و صادر گردید .
دیری نپائید متن توافق نامه که با توجه به کلیه اصول و قوانین شرعی منطبق بر دستورات (هلاخا) تهیه شده بود به تصویب (آر سی آ) شورای عالی ارتدوکس امریکا رسید . سپس این توافق نامه تدوین و انتشار این فعالیت ها که جملگی در یک مجموعه بنام «عگونوت» چاپ و در اختیار جامعه قرار گرفت . از نکات مهم این توافق نامه این چنین بیان شده
زن و مرد جوانی که قصد ازدواج دارند، قبل از اینکه زیر «خوپا» بروند و پیش از انجام عقد شرعی بر مینای دین یهود، با رضایتمندی طرفین، قرار دادی مدون و عادلانه ای را بین خود امضا و تائید نمایند که برطبق آن ، در آینده بنا به دلیلی اگر با همدیگر سازش نداشته و نتوانند به زندگی مشترک خود ادامه دهند . دادگاه شرعی قادر خواهد بود مراحل جدائی را در باره زوجین به مرحله اجرا در آورد .
آنچه که مسلم است هنوز مسئله «عگونوت» بعنوان یک هلاخا با ریشه درینه که در یهودیت دارد به ویژه در جامعه اروتدکس حل نشده و همه این مساعی حالت پیشگیری دارد و از آنجائیکه ربانیم قادر نیستند بر خلاف «هلاخا» اقدام کنند و یا اینکه در این مورد شخصا تصمیم بگیرند . لذا در مورد طلاق شرعی، پس از صدور اعلامیه از سوی سازمان «ایما» در این امر تاکید شده ، هر ربای موظف می باشد قبل از تنظیم کتوبا و اجرای مراسم «خوپا» این قرار داد را تنظیم کند .

سازمان ایمّا

سازمان ایمّا

سازمان ایمّا

سازمان ایمّا

سازمان ایمّا

سازمان ایمّا

سازمان ایمّا

سازمان ایمّا

سازمان ایمّا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *