در اساطیر مصر باستان عنوان « حاروئریس » برای فراعنه یا خدایان متعدی استفاده می شده است که در مصر باستان پرستش میشدند . مشهورترین آنها “حوروس” فرزند “ایزیس ” نام داشت. حوروس پس مرگ پدرش و پس از جنگ با عمویش «ستح» بمقام سلطنت رسید اما در این نبرد چشمانش را از دست داد و پس از مدتی با کمک “توث” از خدایان دیگر دیدگانش شفا یافت. بدین ترتیب از یک سو چشم حوروس نماد دفع بلا و بیماری شد و از سوی دیگر «چشم حوروس» به عنوان طلسمی در مقابل شیاطین و خطرات، به یکی از مهمترین نمادهای مصر باستان با نام «ایزد عقاب نما» و یا «شاهین حوروس» تبدیل گردید . این نماد (نگارهٔ ایزد) بر باور مصریان باستان از صفات برجسته تمام خدایان بشمار می رفته که بشکل تصویری از یک عقاب که بر شاخه ای نشسته و ناظر بر جهان است . چشم جهان بین که به آن “ایزد بانوی مصری” و یا “چشم مصری” هم گفته می شد، در بسیاری از نگارههای بجا مانده از مصر باستان، در واقع ترکیبی از چشم انسان و شاهین است و نقش ابروی تیره و گونه این پرنده کاملا محسوس است و بشکل سر یک عقاب تجلی می کند . که در تلفظ مصری «هور» نامیده می شده و بمعنای آسمان می باشد . در باور عامه مردم مصر باستان «آسمان» را همچون عقابی ایزدی میپنداشتند که بر فراز سرشان در پرواز است و خورشید و ماه دو چشم این عقاب خیالی بودند . این باور چنان ترویج پیدا نمود که مصریان تصویر آنرا بر روی قایق ها ترسیم می کردند تا هنگام طوفانی شدن دریا از خطرات مصون بمانند . در متون اهرام آمده است که «حوروس ایزدی» از فراعنه بشمار میرفته و او را “حوروس نابودگر” و نیز “خدای انتقام” نامیده اند . با گذشت زمان در معابد فراعنه تصاویر نقاشی شده و بت های کشف گردید که اکثر آنها در داشتن نمادی از سر عقاب با یکدیگر شباهت داشتند . حتی جفتی چشم که ترکیبی از چشم انسان و شاهین، همراه با نقشی از ابروان تیره بگونه این پرنده بر تابوت ها نقاشی می کردند و براین باور بودند که مردگان هم می بینند و به نوعی حکایت از قدرت نظارت و کنترل ایزدی را داشته اند . از این رو داشتن این نماد برای فراعنه بمنزله داشتن قدرت و کنترل تلقی می شده

باید در نظر داشت، “چشم ناظر” در بین تمدن های باستان به گونه های متفاوتی مطرح بوده . در هزاره سوم قبل از میلاد سومری ها با بزرگ نمائی غیر طبیعی چشم ها در تندیس هایی خاص، نشان میدادند که آنان ناظرانی ثابت قدم هستند و از این طریق بر قدوسیتشان تکید می کردند . آنان حتی در این راستای مراسمی برگزار می کردند که در آن هنرمندان با باز کردن چشمان پیکره ها به آنان ظاهرا حیات می بخشیدند . در اساطیر یونان نام «آپولون» بعنوان خدای نور و روشنائی و مظهره نیروی خورشید و ماه ذکر شده و همانند خدایان مصری، آپولون هم با واژه «ایزد هور» در بین 12 ایزدان المپ از مهم ترین آنان و مورد ستایش قرار می گرفت . آپولون به غیر از خدای خورشید با نام خدای موسیقی هم شهرت داشته و بروایتی او با نواختن چنگ باعث ایجاد شادی برای خدایان المپی نشینان بود .
همچنین در آئین بودایی که با بیش از 500 میلیون پیرو، یکی از ادیان اصلی جهان بشمار می رود . در اکثر کتب مقدسشان از بودا معمولا با صفت «چشم جهان بین» یاد می شود . بر اساس آموزه های فلسفی “سیدارتا گوتاما بودا” آئین بودا از سه فرقه تشکیل شده . بعبارتی نشانگر سه گانه باوری ( “مهایانه”، “ترواده” و “وجره یانه” ) و بشکل مثلث می باشد که “تیرتنا” یا سه گوهر نام دارد . که پس از حصول بحد کمال، به مرز « نیروانا » خواهند رسید. «نیروانا» بعبارتی پاکی محض و آرامش مطلق می باشد

از آثار بجا مانده در پیکر نگاری قرون وسطی و رنسانس ، چشم ناظر اغلب به همراه مثلثی که احاطه اش کرده است نمایان است و آن نشانگر نمادی آشکار از تثلیث مسیحیت بود، بعبارتی تثلیت یا سه گانه باوری یکی از اعتقادات بنیادین مسیحیت به شمار می رود و بر اساس آن خدای یگانه در سه شخصیت «خدای پدر، خدای پسر (که در عیسی مسیح تجلی پیدا کرد) و خدای روح القدس » می باشند . این سه، ذات یکسانی داشته ولی از هم متمایز میباشند . با شکل گیری رنسانس این باور مذهبی توسطه کلیسا بیشتر ترویج پیدا نمود از اوایل قرن چهاردهم، بیش از چهار سده قدرت کلیسا حکومت های اروپا را با مذهب و خرافه پرستی زیر سلطه خودش داشت و کنترل می نمود . اواخر قرن چهاردهم گروهی با نام «فراماسون» با مرام برادری و پایبندی به رسوم سنتی در انگلستان اعلام موجودیت کردند . ماسون ها در ابتدا جنبشی لیبرال بودند و با ویژه گی های خاص با نظام طبقاتی مسیحیت مخالفت می کردن و همین امر باعث شد کلیسای کاتولیک روم این گروه را جنبشی سیکولار، الحادی و شیطانی معرفی کند . اگر چه چشم ناظر در اصل نمادی شاخص در مسیحیت بود و نخستین کاربردش را می توان در هنر رنسانس در تلاش برای باز نمائی خداوند یافت، اما به مرور به نشانه نظارت دلسوزانه خداوند برپیروان مسیحی شکل گرفت . با گذر زمان فراماسون ها به تبعیت از برخی دیگر از کلیساهای آن دوران چشم ایزدی را به مثابه نماد خالق به کار گرفتند . ضمن آنکه، در فراماسونری معمولاً زیر چشم، پرتوهایی به شکل نیمدایره دیده میشود که مظهر و تجلی خداوند به حساب میآید و گاهی اوقات تصویر چشم، همانند دیگرتمدن ها باستانی درون یک مثلث قرار میگرفته . دیری نپائید گروهی دیگر با نام «ایلومیناتی» مرتبط با فراماسون ها در شهر بایرن آلمان تاسیس و به تبعیت از کلیساها چشم ناظر را بعنوان یک نماد الهی برای خود انتخاب نمودند و با اهداف مشابه نظیر ماسون ها به فعالیت مشغول شدند

در حال حاضر، «چشم ناظر» یا «چشم جهان بین» نماد ویژه و شاخص ماسون ها ومرتبط با آنان محسوب می شود. برای نخستین بار این نماد رسما به عنوان جزئی از استانداردهای پیکرنگاری فراماسونها در قرن هجدهم در انگلستان شکل گرفت و در سال 1797 میلادی دراقصی نقاط دنیا آشکار گردید. در این گروه چشم ناظر در حکم چشم الهی توجیه شده، که همواره بشریت را تحت نظر دارد و یادآور این باور است که افکار و کردار یک ماسون همواره تحت نظارت و کنترل پروردگار است، نا گفته نباشد، اغلب ماسون ها، از “حضرت موسی” بعنوان معمار بزرگ یاد می کنند . از اوایل دهه 1780 میلادی نماد چشم ناظر ( مانند نماد های دو کشور اروپائی دیگر، انگلیس و فرانسه در همان دوران که مرسوم بود ) بعنوان نشان بزرگ ایالات متحده امریکا انتخاب و رسمیت پیدا کرد. بعبارتی این نشان از سوئی نشانگر نفوذ فراماسونری در بنیانگذاری ایالات متحده و از سوئی دیگر بیانگر قدرتمندی بریتانیا در مستمراتش محسوب می شد، پس از مدتی از طرف کنگره در پشت نشان اصلی طرحی (هرم و چشم ایزدی) ارائه شد، که بر روی پشت اسکناس یک دلاری آن کشور شاخص ترین تصویر سازی از چشم جهان بین نقش بست . با این تعبیریک هرم نا تمام برای نشان دادن قدرت و تداوم زمان در نظر گرفته شده بود، با 13 پله یا طبقه در ارتباط به 13 ایالت اصلی آمریکا که نشان از بوجود آمدن ایالات متحده از چندین ایالت به صورت یک کشور واحد را دارد و نیز در راس آن هرم ناقص چشم ناظر قراردارد که به مثابه نماد خالق متعال و مجموعا نشان از نظم نوین جهانی می باشد با این وجود بسیاری معتقدند که این چشم لوسیفر(شیطان) است و ردپای تصویرسازی از “حاروئریس” یا چشم ایزدی می باشد و کسی که قدرت کنترل آن را دارد بر تمام مادیات عالم حکومت می کند. امروزه این نماد یا این علامت اساس نظم نوین جهانی را در معاصر تشکیل داده است . ضمن آنکه در پیشگویی ها به کار می رود. جادوها، نفرین ها، کنترل های روحی و تمامی انحرافات تحت تاثیر این نماد (چشم ناظر) کار میکنند..

در یهودیت با استناد بر متون کتاب زوهر، بر خلاف دیگر تمدن های باستانی واژه «چشم ناظر» و یا چشم جهان بین بمعنای چشم بد و یا چشم شیطان تعبیر شده است . و حتی برای مقابله با آن علمای یهود تدابیری اندیشیده اند . بدین منظور اقدام به تهیه سگولا (تعویذخمسه و یا هر آنچه که می توانست سد راه چشم شیطان گردد، متوسل شدند . به ویژه در مدیترانه و آسیای غربی نماد پنجه که ابزاری برای دفاع در برابر چشم شیطان استفاده می شده، بسیار شاخص است، بروایتی انگشتان پنجه نشانگر پنج حس (بینائی، بویائی، چشائی، شنوائی و لامسه) می باشند و خمسه یا پنجه در حکم سپری است که این پنج حس را در مقابل وسوسه های شیطانی حفاظت می کند این باور چندین بار طی قرنها در ادبیات عرفانی یهودی ظاهر شده است. و بطور گستردهای در میان بسیاری از اقوام و فرهنگهای مدیترانه ای و آسیایی وسپس در اروپا و امریکا گسترش یافته است ..
عرفان یهود یا کبالا ، این ویژه گی و دیگر حس های منفی نظیر آن را، در چهارمین جایگاه سفیروت در جهان کردار «آسی ها» قرار داده است که به نوعی پل رابط بین جهان علیا و خاکی می باشد و آن در برگیرنده تمام قوانینی است که بر موجودات عالم حکفرماست و نیز آشکار کننده یک جریان کلی از تاثیرات متوازن و متشکل بین تمام اصل های بهم پیوسته ملکوتی می باشد .
برای کسب اطلاعات بیشر و جامع تردر ارتباط با چشم ناظر از دیدگاه یهودیت مقالاتی در این بخش با عناوین “چشم بد”، “سگولا” ، “خمسه” و “چشم زخم” ضمیمیه شده است .

منابع مورد استفاده :
باورهای اسطوره ای – یوسف ستاره شناس

مطالب مرتبط :
 چشم بد، سگولا، خمسه و چشم زخم


نماد چشم هوروس یا عقاب ایزدی از باورهای مصر باستان


چشم هوروس یا چشم شیطان نمادی مهم متعلق به فراعنه مصر باستان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *